من کسی بهم کادو تولد میداد قبلا خودم بعدش کادو بی مناسبت میدادم😐
موقع خواستگاریم مادرشوهرو جاریم خواهرشوم اومدن درب خونرو ردن منم باموی پریشون فک کردم همسایس پریدم دمه در 😂😂شناختمشون اونام نامردی نکردن اومدن تو منم رفتم مانتو پوشیدم خیر سرم تیب بزنم 😂😂😂وقتی رفتم دیدم همه دکمه هارو اشتباه بستم یعنی دلم میخواست زمین دهن باز کنه من برم توش شبی هم که قرار شد بریم خونشون یه روسری لیز سرم کرده بودم که همش از سرم میرفت چپی میشد اونجام شلوغ کلا بدترین شبم بود یعنی روسری میدیدی کلا پته هاش از روسرت جدا شدن هرکدوم یع طرف داره میره😂😂😂خعلی شب بدی بود خداروشکر به خیر گذشت
رفته بودیم مهمونی خیلیییییییییی هم رودروایسی داشتیم.
تلوزیون میدیدیم محسن تنابنده رو نشون داد منم یهو داد زدم عه نقیییییییییییییییی😀😀😀😀😀😀
اونموقع اصن حواسم نبود تودمهمونیم! 🤦
همه بهم خندیدن😭😭😭
فامیلای شوهرم اومده بودن خونمون موقع خداحافظی زندایی شوهرم بهم گفت انشاءالله خوشبخت بشین منم هل شدم گفتم خدا نکنه از اونموقع دیگه هیچ وقت اون آدم سابق نشدم😂😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
