عزیزم.همش از تنهایی و بی برنامگیه.
برو پیاده روی هر روز نیم یا یک ساعت.
یه هدفونم بزن گوشت اهنگای شاد و دانلود کن گوش کن
به این احساساتتون پر و بال ندین
چرا باید غمگین بمونید. خودت و نجات بده
میدونی عزیزم فک نکن من خیلی خوشبختم و غم ندارم هنوز یه سال نشده ازدواج کردم ولی هفت ماهه باردارم روزای اول بارداریم تا چهار ماه ویار داشتم و نمیتونستم لب به غذا بزنم شش کیلو کم کردم چهار ماهم که تموم شد و ویارم خوب شد آبله مرغون گرفتم یعنی بدترین آسیبی که میشه به یه زن حامله زد انقد تو بد وضعیتی بودم که شوهرم چهار روز نرفت سر کار به خاطر اینکه خونوادم ناراحت نشن بهشون هیچی نگفتم از اون موقعم که خوب شدم استرس اینو دارم که رو بچم اثر گزاشته یا نه من روحیم خیلی داغون بود تو که خداروشکر مشکلی نداری انقد خودتو ناراحت نکن
نه بابا روش نمیمونه ؛ من خودم هم کلاس پنجم بودم خواهرم به دنیا اومد شیشو بر میداشتم یواشکی توش شربت درست میکردم میرفتم یه جا تنها میخوردم کنجکاو بودم که بدونم حسش چه جوریه و خیلی هم کیف میکردم ولی خواهرم که بزرگتر شد و شیشه ها رو مامانم ریخت دور دیگه خودمم علاقه ای به این کار نداشتم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
