دیگه حوصله ندارم. خانواده شوهر پرش کردن مرتب گیر میده اذیتم میکنه. همش باید قرص بخورم از سردرد. چرا خدا جواب کاراشونو نمیده.؟
چکار میکنن مگ
من هم همینطورم تازه چون قرص میخورم بهم میگن روانی!!!
والا بعضی وقتا میگم کاش خونه بابام میموندم حداقل مشکلم یکی بود الان که چی شوهر دارم ولی خرجمو خودم میدم کارای اداری خودم انجام میدم محبت هم که نمیشه بهم
حرف و عملش یکی نیست
باید خودت سیاستشو داشته باشی عزیزم من ی پسر عمه دارم زنش خوب نیس اصلا هروقت میرم خونه عمم دارن پشته ززنش حرف میزنن بعد خونه پسرعمم که میرم اون داره پشت عمم حرف میزنه حالا اخرشم اومد کلااا شوهرشو کشوند سمت خودش جوری ک شوهرشم با مامان خودش دیه خوب نیس و کاملا طرف زنشه
منم حس میکنم خانواده شوهر خیلی خوشحال میشن بی احترامی ایجاد بشه چون راحت تر میتونن عروس بعدش بزنن. من یک خواهر شوهر دارم بسیار حسود و بخیه وقتی میبینمت از چشماش آتش حسد میزنه بیرون و نمیتونه خودشو کنترل کنه
منم همه چیزم رو به پاش ریختم ولی پشیمونم. چون کوچکترین محبتی ندیدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
