2777
2789

مادرشوهرم یک حرفی رو از خودش دراوردو گفت من گفتم و خواهرشوهرامو انداخت به جونم به خدا قسم اگه یک کلام از حرفاشونو من گفتم خلاصه خواهر شوهرام چه حرفا که بهم نگفتن خونه ی باباش تو خیابونا ول بوده حسوده عقده ایه و دوبهم زنه و... خلاصه گریمو در اوردن حسابی شوهرم طرف منو گرفت با اونم لج شدن و بهش گفتن اینم مثل مادرشه زن زندگی نیست تا یکسال با مادرشوهرم و یکی از خواهرشوهرام قهر بودیم ولی بعدش اشتی کردیم الان با یک خواهرشوهرم که خیلی بدجنسه من اشتی کردم ولی شوهرم اشتی نمکنه به نظرتون من اشتباه کردم باهاش اشتی کردم اخه همین خواهر شوهرم همه ی اون تهمتهارو بهم زد و بهم گفت دهن گوهتو ببند و همیشه میگه من به زندگی اوناحسودی میکنم چون حالا وضع مالی ما یکم ضعیف و اونا پولدارن همش میگه من به زندگی اونا حسودیم میکنه در صورتی که خدا شاهده من اینطوری نیستم  بچه ها به نظرتون من با این زن چیکار کنم در ضمن فوق العاده هم بد دهن و تهمت زنه

میشه برای شغل شوهرم یک صلوات بفرستین خسته شدم لطفا😔امیدوارم خدا حاجت شمارم بده

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزم منم از این حرف مادر همسرم دلم شکست(من ودخترش هربه فاصله ده روز زایمان کردیم)بعد دخترم که چهار ماه بود ی مریضی بدی گرفتی که اصلا شیر نمیخورد ومن همش درحال غصه خوردن بودم.....ی روز که میخواستم جواب ازمایشش رو به دکترش نشون بدم توی راه مادرشوهرم رو دیدم‌ وهمین که حال دخترم رو پرسید منم ازغصه دخترم زدم زیر گریه .....اونم درکمال ارامش گفت چیزیش نیست میزنه به گوشتش بچه هست دیگه مریض شده(اخه دخترم یکم تپل بود میگفت فقط لاغر میشه چیز دیگه ش که نمیشه)من از این حرفش دلم شکست.....ی مدت یعد پسر دخترش مریض شد نبودین ببینین چه عجز ولابه ی میکرد خیلی دوس داشتم حرف خودش رو به خودش برگردونم ولی دیدم من مثل اون بی شخصیت نیستم......چقدر تایپک کردم خسته شدم😉🎈

میدونید شوهرم اصلا باهاش اشتی نمکنه همه هم میگن توبینشون وساطت کن از یک طرفم شوهرم دعوا راه میندازه تو بی غیرتی و من تا اخر عمرم نمیخام باهاش رفتو امد کنم راستش من باهاش اشتی کردم چون از خدای خودم ترسیدم و سپردم به اون ولی نمی دونم چرا حرفاش یادم نمیره

میشه برای شغل شوهرم یک صلوات بفرستین خسته شدم لطفا😔امیدوارم خدا حاجت شمارم بده

اخه چه جوری تو مراسما چیکار کنم بعدم مادرشوهرم همش مخمو میخوره که چرا اشتی نمکنید

میشه برای شغل شوهرم یک صلوات بفرستین خسته شدم لطفا😔امیدوارم خدا حاجت شمارم بده
عزیزم باهاش قطع ارتباط کن برای ارامش خودت🎈

میدونی این خواهرشوهرم با پول هرو برای خودش خریده وقتی یک جا جمع میشن همع میرن طرف اون و من یک گوشه تنها میشم و چون باهاش ما قهریم بقیه هم به ما بی محلی میکنن و هوامونو ندارن 

میشه برای شغل شوهرم یک صلوات بفرستین خسته شدم لطفا😔امیدوارم خدا حاجت شمارم بده

بچه ها برای ارامش دلتون صلوات فرستادم شمام برای ارامش دلم برام صلوات بفرستید

میشه برای شغل شوهرم یک صلوات بفرستین خسته شدم لطفا😔امیدوارم خدا حاجت شمارم بده

خیلی کارا وحرفاشون دقیقا شب سومی بود که سقط کرده بودم اونم پنج ماه ما باهم زندگی میکنیم خواهر شوهرم اومد گف بیا کباب شامیا رو سرخ کن منم گفتم لابد دستش بنده برم کمکش نگو فیلمش پخش شده بود انقد حرص خوردم وبهم فشار اومد روز بعدش فشارم رسید به ۷ 

مرگو جلو چشام میدیدم خیلی حالم بد بود هیچ وقت حلالش نمیکنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز