سلام بچه ها راستی میخام یه مشاوره ازتون بگیرم من ۳۲ سالمه و همسرم ۲۸ بعدشم من ازدواج قبلی داشتم با یه بچه وایشون فقط نامزد قبلی داشتن الان پنچ ساله ازدواج کردیم و الان هم یه بچه سه ساله دارم من خودم شغل داشتم آرایشگر و ایشون بیکار بودن با کمکهای مالی من شغل دار شدن وبعداز مدتی تو کارشون خیلی موفق شدن بعداز سه سال از ازدواجمون فهمیدم داره بهم خیانت میکنه و منم دیگه شغلمو کنار گذاشتم واومدم خونه وایشون هم بخاطر بعضی چیزا که من خواستم شغلشونو عوض کردن واز لحاظ مالی کمی دچار مشکل شدیم وبعداز دوسال تازه دوباره بهم میگه چرا مغازه باز نمیکنی یعنی چن دفعه بهم گفته ومنم جوابشو ندادم هر وقت میگه دوباره ازش متنفر میشم و فک میکنم دوباره میخاد بهم خیانت کنه چکار کنم خیلی اعضابم داغونه چون امشب دوباره بهم گفت توروخدا کمکم کنید
بد به دلت راه نده مخصوصا الان که تو شرایطی هستین نیاز دارین
[QUOTE=95418267]بد به دلت راه نده مخصوصا الان که تو شرایطی هستین نیاز دارین[/QUOT بخدا اینقد دلم درد میکنه داره از دهنم میزنه بیرون خیلی دلم گرفته اینقد استفراغ کردم دارمیمیرم
بعدشم میدونی مستاجر نیستیم خب تو خونه باباش تویه طبقه هستیم وزیر خونه باباش مغازه داره بعد با زور به باباش گفته تو باید مغازتو جم کنی هی تو دلم احساس میکردم برای این میگه به باباش مغازه جم کن که به من بگه مغازتو باز کن
عزیزم الان شرایط رابطتون چطوره سرده؟
دلم خیلی گرفته همیشه ازقیافه و هیکلم ایراد میگیره چرا صورتت لک داره چرا بازوت جوش داره ولی درکل بگم که زشت نیستم خوشکل هم همیشه همه بهم میگن حالا نمیدونم این چرا همیشه گیر میده وبعضی مواقع طعنه میزنه که تو پیری دلم میبره
الهی عزیزم کاش بتونین راضی کنین که جدا شید چون به هر حال خودت درک میکنی زندگی متاهلی با خانواده شوهر خیلی سخت میشه باید به هر حال از بچشون دل بکنن ولی اگر میبینی شک داری بهش سعی کن اول مطمئن شی که قصدی نداره در هر حال استقلال مالی برای خودتم بهتره😊
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
