خاهش میکنم ی لحظه بیاین خیلی واجبه.راجب زندگیمه

وکیل خوب بگیر

نگران نباش

توکلت به خدا باشه

من اصلا ادم بد بینی نیستم و دوس ندارم راحت به مردم نظر بدم که جدا بشن و طلاق بگیرن 

ولی تو مورد شما ، جای درنگ نیس ، حتما جدا شو ، وگرنه خودتو یک عمر بد بخت میکنی

جلوی ضرر رو هر موقع بگیری منفعته

اشکال نداره، از امروز شروع کن یک ادم جدید بشی، کم محلش کن، به خودت برس، تهدیدش کن اگر نذاره خانوادت رو ببینی ازش شکایت میکنی،،مگه زندانیش هستی؟؟

اصلا، تحمل نکن این رفتارهای غیر انسانیش رو

دادگاه بفهمه پدرش در میاره، ازش تعهد میگیرن

من نمیگم برو دادخواست طلاق بده

چون رفتارهای خودت باعث شده احترامت نگه نداره

به خودت و خانوادت خیلی احترام بذار تا یاد بگیره

خطرناك ب نظر مياد...

پس شروع کن عزیزم، من 34 ساله هستم، تو این سالها خیلی چیزها یاد گرفتم، اینکه اگه شده با ستون برق درد دل کنی ولی با شوهر درد دل نباید کرد، سیاست داشته باش، خودت براش بگیر، بذار حس کنه هر لحظه تو رو از دست میده

تا۷سال که پیش شماس

شمامدرک جمع کن برعلیش که چه حرفا وچه کارایی میکنه بدون اینکه بفهمه زدت بروپزشک قانونی بگوصلاحیت نداره ومشکل داره

ببین من اصلا نمیخوام بگم اره فلان دین درسته، فلان دین غلطه که مردم بریزن سرم

ولی یه چیزی رو یقین دارم و اون اینکه ادمی که معتقد باشه حالا به هر دینی ، یه سری اصول و قوانین رو میپذیره ، توی یک چهارچوبی حرکت  میکنه ، حتی اگه اعتقادش محکم هم نباشه بازم حداقل در برابر گناه عذاب وجدان  میگیره

یسری هم هستن میگن ما به انسانیت معتقدیم نه دین 

باز اوناهم حداقل یه قانونایی دارن برا خودشون

اما کسی که اینقدر وحشتناک حرف میزنه ، به هیچ چیزی پایبند نیس جز نفسش

واقعا وحشتناکه

این که حالا میزنتت یا اجازه خروج بهت نمیده و زندانیت کرده اولشه

بعد که جسور تر بشه ممکنه کارای وحشتناک تری هم بکنه

کسی که به هیچ چیز پایبند نیس چطوری میتونه به زندگیش پایبند باشه ممکنه حتی یروز ولت کنه ، یا کارش به جایی برسه که همش خیانت کنه و بگه دنیا دو روزه میخوام لذت ببرم

بچت گناه داره تورو خدا نذار زیر دست چنین پدری بزرگ  شه

محکم باش و توکلت به خدا باشه ،

زندگیتو از نو بساز و خودتو وابسته نشون نده 

شاد و سرزنده باش ، فقط خودتی که میتونی خودتو نجات بدی

ای وای

اون لحظه برندار 

قایمکی بزار توکمد بعدبردار

ببین یچی میگم ولی واقعیته

تواشنای نزدیک ما یعنی ماتوزندگیشونم بودیم جهت اشتی دادن وصلح

این خانومش مقیدوخوب بود یعنی نمازوروزه وحجاب کامل داشت ازقضاسردعواشون که مرده اعتیادداشته ولی معلوم نبود زیاد خانومش قران وپاره میکنه

ازحرصش حالاباشوهره بوده نمیدونم کدوم پاره میکنه

اصلایجوری شدم فقط بهش گفتم فاتحه  زندگیتوبخون عاقبت خوشی نخواهی داشت

دخترخیلی خوبی بود وهست ولی...

ازهم جداشدن پسره بازنای همسنش میپلکید بایکیشون ازدواج کرد

دختره ازخداودین زده شد رفت کشوردیگ اصلا بکل تغییرکرد

هرچی ازخداواهل بیتم بگیم گاردمیگیره میگه نه اخرتی هست اصلاازکجامعلوم خدایی باشه

خیلی ناراحتم کاش هیچوقت این اتفاق نمیفتاد اصلاطلاق میگرفت ولی راه خودش وتغییرنمیداد

ان شاالله همه عاقبت بخیربشیم