اصلا نميذاره پول ما برداريم مثل بچه ٢ ساله پول تو جيبي ميده ٢٠ تومن با اينكه شوهرم خودش كار ميكنه حالا قراره با التماساي من شغلش عوض كنه پكيدم
يه شبايي بوده تو كارت كه شوهرم كار كرده ١٠ ميليون بوده ولي ما شب هزار تومن نداشتيم
از خود شوهرمم راضي نيستم ولي حداقل از لحاظ مالي باباش اصلا به روي خودش نمياره
باید باشوهرت صحبت کنی ک شرایطتو حداقل یکم تغییر بده
مادر شوهرم ٦ بار رفته مشهد من يه بارم نرفتم اينقد دوس دارم برم دلم ضعف ميره
اون شب مامانم ميگفت بابام وصيت ميكرده همينجور تو خلوتشون كه فلان چيز براي دخترم فلان چيز پسرم گفتم اي خدا اصلا من حواسم نيس كه پدر مادرم دارن پير ميشن بعد من سالي ١ ماه نمي بينمشون
اگه مثلا تو اين ٦ ماهي كه اونارو نمي بينم اتفاقي بيافته براشون ديگه چطور ميتونم با اين شوهر بي شرفم زندگي كنم
سالي همين ١ باري هم كه ميرم شهرم همش مجبور بودم برم براي هزينه بليط طلامو بفروشم
اگ مشکلت جدیه چرا جدا نمیشی
روم نميشه جلو بابام و فاميلام ميترسم
با اصرار خودم ازدواج كردم
همش تازه استرس داشتم پدر شوهرم طلاهامو بفروشه با اينكه ملك دارن ٤ تا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
