اینقدر خانوادگی همین جور بلانسبت شما خر بودن ازش جدا شدم
موقعی که هنوز دعوا بود فقط و حرف طلاق نبود ،ننش زنگ زده بود میگفت ولش کن ،جمع کن بیا شهر خودمون یه زندگی تازه شروع کن میخواد بیاد میخواد نیاد. ( بعد از اون جریان بیمارستان که حتی سراغ ما نیومدن من گیر دادم باید بریم شهر ما زندگی کنیم)