آره هزیزم میدونم چی میگی حقش بود امشبم نه نهار درست کردم نه شامذساعت ده اینام گفتم شام نداریم اگ چیز ...
بعدا تو آرامش به شوهرت حالی کن که خیلی اشتباه می کنه که دیگران و حتی مادرش رو در جریان ریز مسایل میذاره. بگو من زنتم چطور دلت میاد پیش بقیه کوچیکم کنی و باعث شی بی احترام شم. بگو عزیزم میدونم تو پسرشی و فک میکنی چون مامانته مهم نیست ولی من عروسشم اینطور بهش میگی از من بدش میاد و کم کم ممکنه کسی بفهمه و کل فامیل ما رو دست کم میگیرن و همه جا جا میفته که این زن و شوهر مشکل دارن. زیاد پشت مادرش نگو. بگو من که هرگز جلو خانوادم و فامیل راجع به زندگیم نمیگم و فقط تعریفتو میکنم چون اول و آخرش تو برام می مونی. به در بگو دیوار بشنوه
گلم حالا از فردا دیگه غذا بذار براش. اگه آروم شده کم کم محبت کن. نذار دلسرد هم بشه. غذای عالی بذار و خوشگل کن ولی خودتو یه کم ناراحت و تو فکر نشون بده. ایشالا خوشبخت شی
نه گلم جاتو جدا نکن. پشت کن بهش بغلش نکن ولی کنارش بخواب بذار خودش بیاد سمتت
باشه عزیزم امروز صبح بیدار شده بود از اون اتاق داشتم میدیدمش منو ندید هراسون داشت دنبالم میگشت فکر کرد رفتم بعد دید اون اتاقم به رو خودش نیاورد رفت جلو تلویزیون 😂