اووو خوبه پس ن بابا بخورنیستن.کیکای من پف نمیکنه اصلا ایندفعه ۳بارالک کنم اردو تخم مرغوبیشترهم بزنم ...
تخم مرغو ۱۰ دقیقه دقیق هم بزن
ولی اردو فقط یه دقیقه با قاشق و در یک جهت
فرزندم را نذر یاری قیام تو میکنم،او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن💜 بالاخره خدای مهربون به منم یکی از فرشته هاشو داد. پسر قشنگم نه من تو رو دیدم نه تو منو ، ولی روزی که همو ببینیم قطعا منو میشناسی ، صاحب صدایی رو که هر لحظه قربون صدقه ت میره و برات لالایی میخونه ، کسی که ۷ساله شب و روزش تویی. سپردمت به اون خدایی که تو اوج ناامیدی تو رو بهم داد. مرسی که اومدی💚 ای آن که دوست دارمت اما ندارمت.بر سینه میفشارمت اما ندارمت.. ای آسمان من که سراسر ستاره ای.تا صبح میشمارمت اما ندارمت.درعالم خیال خودم چون چراغ اشک.بر دیده میگذارمت اما ندارمت.میخواهم ای درختِ بهشتی ،درختِ جان.در باغ دل بکارمت اما ندارمت..میخواهم ای شکوفه ترین ،مثل چتر گل.بر سر نگه دارمت اما ندارمت💔 إِنَّ مَعَ العُسرِ يُسرًا(آری) مسلّماً با (هر) سختی آسانی است، ۲8)يَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ يَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ يَا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ يَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يَا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لَهُ يَا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَهُ يَا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ يَا مُعِينَ مَنْ لا مُعِينَ لَهُ يَا أَنِيسَ مَنْ لا أَنِيسَ لَهُ يَا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَه خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و اميد قطع شد و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شکوه بسوى تو است و اعتماد و تکيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
سینم به قدری درد میکنه ک خواستم تابمو عوض کنم دادم رفت هوا..خدایا چ مرگمه😭😭
فرزندم را نذر یاری قیام تو میکنم،او را برای ظهور نزدیکت برگزین و حفظ کن💜 بالاخره خدای مهربون به منم یکی از فرشته هاشو داد. پسر قشنگم نه من تو رو دیدم نه تو منو ، ولی روزی که همو ببینیم قطعا منو میشناسی ، صاحب صدایی رو که هر لحظه قربون صدقه ت میره و برات لالایی میخونه ، کسی که ۷ساله شب و روزش تویی. سپردمت به اون خدایی که تو اوج ناامیدی تو رو بهم داد. مرسی که اومدی💚 ای آن که دوست دارمت اما ندارمت.بر سینه میفشارمت اما ندارمت.. ای آسمان من که سراسر ستاره ای.تا صبح میشمارمت اما ندارمت.درعالم خیال خودم چون چراغ اشک.بر دیده میگذارمت اما ندارمت.میخواهم ای درختِ بهشتی ،درختِ جان.در باغ دل بکارمت اما ندارمت..میخواهم ای شکوفه ترین ،مثل چتر گل.بر سر نگه دارمت اما ندارمت💔 إِنَّ مَعَ العُسرِ يُسرًا(آری) مسلّماً با (هر) سختی آسانی است، ۲8)يَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ يَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ يَا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ يَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يَا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لَهُ يَا فَخْرَ مَنْ لا فَخْرَ لَهُ يَا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ يَا مُعِينَ مَنْ لا مُعِينَ لَهُ يَا أَنِيسَ مَنْ لا أَنِيسَ لَهُ يَا أَمَانَ مَنْ لا أَمَانَ لَه خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و اميد قطع شد و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شکوه بسوى تو است و اعتماد و تکيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است
پدر پشتمشکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغمتو همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام وببوسم ولی هیچوقت رومنمیشد خجالت میکشیدم روزی که توسردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه وچنددقیقه بی وقفه پاهاش وبوسیدم بدون هیچخجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتوننذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحمنیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀
😂😂منم امروز شوهرم تو دهنش مو اومد بهم گفت اینچیه فاطمه خندیدم گفتم می ونی چقدر ویتامین و کلسیم توش اتفاقا باشامپو مولتی ویتامین شستم فقط نگام کرد مادرشوهرم گفت خوبه سهم شوهرت خداکنه سهم مانشه گفتم مه یدونه گذاشتم فقط😁
پدر پشتمشکست از رفتن تو/پدر شادی تموم شد توغمتو همیشه بزرگترین آرزوم این بود پاهای بابام وببوسم ولی هیچوقت رومنمیشد خجالت میکشیدم روزی که توسردخونه دیدار آخرم بود نشستم کف سردخونه وچنددقیقه بی وقفه پاهاش وبوسیدم بدون هیچخجالتی بدترین لحظه عمرم بود که از خودم تاهمیشه متنفر شدم توروخدا هیچوقت هیچوقت خجالت نکشید از بوسیدن دستای پدرمادرتوننذارین خدای نکرده ی روز این نوع بوسیدن تجربه کنید.درسته بعد بابام نفس میکشم ولی زندگی نمیکنم اصلا فقط به اجبار روزهامیگذره چون چاره ای ندارم ولی وقتی تموم جانم دیگه روزمین نیست منم نیستم روحمنیست جسمم که ادامه میده هیچوقت دیگه ادم قبل نمیشم🖤🥀خیلی دلتنگتم بابای مهربونم بابای خوبم خیلی قلبم تحمل این حجم دلتنگی نداره🥀🥀🥀