خیلی تلاش کردم من دو سالو نیمه ازدواج کردم ولی گاهی اوقات احساس میکنم همسرمم فکرش پیش من نیست بهم توجهی نمیکنه دلش نمیخاد اصلا سرگرم باشم میگه فقط خونه بمون هرچی میخایی زنگ بزن خودم میخرم واست
ولی اون که من عاشقش بود تحصیل کرده سطح فرهنگ بالا حالا پولشون بکنار شدیدا دوست داشت که من ادامه تحصیل بدم و به معلمی برسم اخخخ خدایا چم شده من چند شبه مدام خدابشو میبینم به یادشم رو عکساش زوم میشم بفکر فرو میرم داره کم کم میشه ۳ سال چرا فرراموشم نمیشه تا کی میخاد ادامه داشته باشه کاش غریبه ای بود که اصلا دیگ نمیدیدمش تو اینستاش دو سال پیش چند تا پست غمگین گذاشته بود ماه پیش بود که رفتیم مهمونی خونشون بعدش پست گذاشته بود دیگ حالم بد میشه کسی بهم بگه دوست دارم باور ندارم این حرفارو دیگ
قلبم میگه واسه تو گذاشته
ولی یه حس دیگ بهم میگه شاید الان بفکر یکی دیگ باشه و اون ولش کرده باشه
شاید اگه ازدواج میکرد کم کم از یاد میبردمش یا پست عاشقانه میذاشت از یاد میبردمش ولی یکسره پست غمگین میذاره و همدیگه رو میبینیم زیر چشمی نگاهای سنگین و پر معنایی میکنه