عزیزم شوهر منم ازین حرفا میزد. البته نه در حد شب عروسی. حدود پنج شیش ماه بعد عروسی میگفت. یه دعوای مفصل باهاش کردم الان اسمشم نمیاره.
گفتم این سرنوشت منم هست. تو حق نداری یک طرفه تصمیم بگیری از جانب خودت. منم که باید باردار بشم و زایمان کنم. منم که باید خیلی بیشتر از تو مراقبش باشم. وقتی هنوز کار و درس خودم به ثبات نرسیده و خودم در حال رشدم نمیتونم بچه بزرگ کنم. گفتم وقتی انقدر درک نداری اصلا نمیخوام همچین زندگی رو.(البته همچین حرفی رو به هیچکس توصیه نمیکنم بزنه ممکنه عواقب بسیار جدی داشته باشه).
خلاصه فعلا قبول کرده. تو هم صحبت کن. اگر قانع نشد همون قرص ال دی رو مصرف کن یواشکی. دستور مصرفشم چیز خاصی نیس تو نت بزنی میاد. ضرر خاصی هم نداره که بعدا دیگه باردار نمیشی و فلان