بچه ها من اصلا ادم حساسی نیستم ...اما یه همسایه داریم هر روز به یه بهونه از ساختمون زنگ میزنه به شوهرم چون شوهرم مدیر ساختمونه...هفته پیشم سر اینکه کدوم انباری مال کدوم واحده اختلاف بود چون خونه نو..تازه کلید خورده ...نمیدونن کدوم انبار مال کیه تو سندم درس ادرس نداده..اما شوهرم به سازنده ساختمان زنگ زده پرسیده...این خانمم زنگ زد میشه انباریمو نشون بدید...شوهرم اومد گف با تاپ اومده جلو در انباری و نشونش بدم بعدم رفته تو انباری که من تمیز کنم اینجارو پس .... اخه طبقه همکفه انباری ام اونجاس ...یا من و شوهرمو با هم میبینه به من سلام سهله حتی نگاهم نمیکنه که مجبور نشه سلام کنه ..اونوقت پیش من یه ربع با شوهرم حرف میزنه به بهونه ساختمون..به من چه تنها باشم چه با شوهرم سلامم نمیده فکرمو مشغول کرده..تازه دفعه قبل ما داشتیم میرفتیم مهمونی جلو در ساختمون واستاده بودم شوهرم وسیله جا گذاشته بود رفته بود بیاره..تا من و دید روشو کرد اونور رد شد تا اسانسور و زد که سوار شه ...شوهرم اومد پایین قشنگ با اون 5 دقیقه سلام و علیک کرده و الکی کشش میداد خیلی ناراحت شدم مگه من چیکارش کردم .. یکسری ام شوهرم فلش پیدا کرد از جلودر زنگ زد به شوهرش که مال شماس اونم گف اره میشه بدیش خانمم من سرکارم به خانمم خبر میدم..شوهرم رف جلو درشون زنه گفته بود کیه شوهرم گفته بود همسایتون اما باز با تاپ اومده.اینم بگم متاهله و جلو شوهرش اصلا اینطور نیس اگه جلو در بیاد با لباس مناسب میاد..من بیخود حساس شدم؟؟؟به شوهرم اعتماد دارما اخه همه چی و خودش میاد میگه
حساس چیه خواهر مننننن؟؟؟؟ وای بخدا من تو این وضع افتضاح جامعه حاضر نیستم با شوهرم برم بیرون ک ...
بانو داری با این افکارت خودت رو اذیت میکنی یکم ب شوهرت اعتماد داشته باش آخرش چی همیشه ک همراش نیستی ب فکر سلامتیت باش کنترل بیش از حد جواب عکس میده از قدیم گفتن از هرچی بترسی ب سرت میاد خدایی نکرده❤
اخه داشت میرف سرکار تانصفه شب نمیومد مثلا واس اینکه شوهره اون نیاد رف..چون میدونه من باز نمیکنم در و ...
منم ی همسایه دارم ۲۰سالی از من بزرگتردوتا بچه بزرگم داره ولی خیلی قر فری به هودش،میرسه همش دنبال شوهرم کوارشون اب میداد شوهرم رفت در خونشون به همسرش،گفت یک ساعت بعد خودش اومده میگه میشه خودت بیای کولرمونو درست کنی همسرم گفت نهه تایم ازاد ندارم یا تصادف کرده بود،فکر کن به ی مرد،غریبه که شوهر من گفته بود،بیا ببین چی به سر ماشینم اومده
خوده شوهرم ناراحت شده بود که چقد این بیشعوره چرا با تو این رفتارو کرد منم گفتم دیگه مدیر نباش
خوبه که شوهرت فهمیه. ولش کنید به شوهرتم بگو خیلی سرد باش برخورد کنه
@هر جایی دیدید یک رفتار به شکل غلیظ اظهار می شود بدانید که به احتمال بسیار زیاد در پشت صحنه (یعنی در باطن فرد) عکس این رفتار وجود دارد.@کسی که خیلی غلیظ با ادب است، باید بدانید که در عمق باطنش دریایی از بی ادبی نهفته است. @کسی که خیلی غلیظ خودش را سر به زیر و ماخوذ به حیا نشان می دهد، بدانید که خشمی فراوان پشت این شرم پنهان است. @یا اگر کسی خیلی بیش از حد و غلیظ اظهار معتمد بودن می کند، بدانید که در باطنش خیانت اولین گزینه است. @کسی که خیلی غلیظ با غیرت و متعصب است در باطنش آتش فشانی از فساد منتظر انفجار است. @كسی كه خيلی غليظ به دينداری و پاك منشی خود را مطرح می كند؛ شك نداشته باشيد با اين نما، باطنی عاری از هرگونه اعتقاد وجود دارد. @آدم ها پشت رفتارهای غلیظ پنهان می شوند تا حجم بزرگ منفی های درونشان را استتار کنند.@مواظب رفتارهای غلیظ باشید و از همه آنها مهم تر سراغ غلیظ های خودتان نيز بروید.@تا ببینید کدام رفتار افراطی را از خود نشان می دهید. آن را بنویسید و با نگاهی بدون قضاوت و بی طرفانه رهگیری کنید که در باطن شما چه چیزی زیر پوشش این رفتار افراطی پنهان شده است. @غلیظ های درونتان را قبل از اینکه سر باز کنند و زندگی تان را به باد دهند پیدا کنید و بگذارید خورشید آگاهی تان به آنها بتابد و محوشان کند. @یک زندگی سالم، زندگی معتدلانه است. رفتارهای غلیظ هرگز زندگی سالمی برای شما به ارمغان نمی آورند.
وزن فعلی۷۳ .هدف اول ۶۸ هدف دوم ۶۵...امروز۹۹/۸/۱۱تصمیم جدی و دوباره برای لاغری دارم الهی شکرت که یه نی نی سالم بهم دادی ...برای خوشبختیه خودم دست بکار میشم تلاش میکنم و خوشبخت میشم ...خوشبختی حق منهو بالاخره منم لاعر شدم وزن ۶۰کیلو 🤩🤩🤩دلم نیومد قسمت اول امضامو پاک کنم ...بماند به یادگار...نی نی دومم هم بدنیا اومد الان دوتا گل پسر دارم ...خدایا شکرت که همیشه هوامو داری .هرچی خواستم بهم دادی ...کاش لیاقت بندگیتو داشته باشم😍واما پروسه ی لاغری من دوباره شروع شد شروع کاهش وزن :۲۶ /۱۱،وزن اولیه ۷۱😪😪۲۶ /۱۲ وزن:۶۶.۵😍😍ورن هدف ۵۸
بانو داری با این افکارت خودت رو اذیت میکنی یکم ب شوهرت اعتماد داشته باش آخرش چی همیشه ک همراش نیستی ...
فکر منفی نمیکنم ب شوهرم اعتماد دارم ولی ب زنای ول و چل اعتماد ندارم رفتارمم جوری نیس ک شوهرم بفهمه فقط دلم نمیخواد نامحرمی چیزی بخوره ب شوهرم غیرت فقط برای مردا نیست...از دوس داشتن زیاده نمیتونم ببینم ک حتی چشمش بیفته ب این زنای بی حجاب بخدادلم میخواد برم یزد زندگی کنم اونجا خیلی وضعیت بهتره.
سلام کردن دمخور شدن نمیخواد،سوال دارن میتونن با سرووضع مناسب بیان بپرسن
خب سر وضع مرتب واسه هر کسی یه تعریفی داره یکی به چاد میگه یکی مانتو یکی با تاپم حس میکنه مشکلی نداره... شوهر منم کلید ساز خونه خیلی ها میره واسه قفل درشون خیلی جاه ها با تاپ نشستن تو خونه حتی جدیدا طرف با حوله حموم نشسته بود البته همسرشم بود.. واسه اونا طبیعیه واسه ما غیر طبیعی
اخه من و شوهرم پیش همیم به من حتی نگاه نمیکنه که مجبور نشیم سلام بدیم بعد به شوهرم میگه بفرماخونه
شاید چون با شما حرف نزده یا حس کرده که شما خوشتون نمیاد ازش یا ادم بی ادبی هست شعور نداره و یا اینکه واقعا منظوری داره که البته در این صورن جلو شما خودشو تابلو نمیکرد