2777
2789
عنوان

دلم گرفته

168 بازدید | 5 پست

سلام.

من مادرم از وقتی ازدواج کردم خیلی رفتارش باهم عوض شده.

خرج نامزدی چون خودم کارمند بودم خودم دادم .پول رستوران مهمونارو خودم دادم. لباس نامزدی خودم خریدم.

موقع عروسی خودم تمام جهیزیه خودمو خریدم.

هدیه عروسی از طرف مامانم رو خودم پولشو دادم.

درصورتیکه بابام تازه فوت شده بود و وضعیت مالی مامانم خوبه. یک خونه سه طبقه داره که یک طبقش دست خواهرمه و اونجا زندگی میکنه و حقوق بابای خدابیامرزم هم ماهی 4 تومن هست تازه کلی هم پس انداز داره .

همه ی اینها به کنار. من وقتی حامله بودم همسرم بخاطر شغلش مجبور بود بره شهر دیگه . من هم حالم زیاد خوب نبود مجبور بودم برم خونه مامانم بمونم تا همسرم برگرده. توی اون مدت مامانم همش بمن غذای مونده میداد. و با حرفاش دلمو میشکست.

ماه هشت بارداری یک روز خونه مامانم بودم که شروع کرد به زخم زبون زدن  که چرا شوهرت ماشین خارجی نداره .گفتم خب پول طلبکاره پولاشو بدن میخره بعدش همین پراید هم خوبه . ورداشت گفت داداشت اگه پولاشو شهرداری نمیده ولی درعوض زنشو هرسال میبره مسافرت خارج .شوهر تو چی ؟؟

منم از تحقیر شدن فقط زدم از خونش بیرون و فقط گریه کردم و گریه کردم. رفام خونه خودمون و اونجا زجه زدم و زار زار گریه کردم. همین شد که دو روز بعد بچم هشت ماهه بدنیا اومد و یک هفته تو بیمارستان بستری شد.

من هرروز غذای بیمارستان میخوردم اون یک هفته که بالاسر بچم بودم. چندتا خانوم دیگه هم اونجا بودن که ازم پرسیدن تو اینجا غریبی که هر روز غذای بیمارستان میخوری و کسی نمیاد برات غذا بیاره !

خدا خیر بده مادرشوهرم وقتی از بیمارستان مرخص شدم اومد شهری که من بودم و یکماه مثل پروانه دورم گشت و نذاشت اذیت بشم.

مادر خودم که یک شب هم نیومد خونمون بمونه. فقط شب اول که زایمان کرده بودم اومد بیمارستان پیشم خوابید.

بعدش هم که مادر شوهرم اومد خونمون مامانم یک هفته نیومد حتی بمن سر بزنه چون خواهرم رفته بود مسافرت و باید بچه شانزده ساله اونو مراقبت میکرد .

من هم تصمیم خودمو گرفتم. دیگه هیچ حسی با مامانم نداشتم و ندارم. از شهر زادگاهم اومدم به شهری که خانواده همسرم هستن و خیلی هم راضی هستم.

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خب خداروشکر که اینقدر عاقلی.

آیه که نازل نشده که حتما مادر خودم آدم باید بهتر از مادرشوهر باشه. جایی باش که دلت خوشه.

خدا به مادرشوهرت خیر بده.

و من، بار دیگر، وقتی آسمان صدایم کرد، برای خدا دست تکان دادم!
خب خداروشکر که اینقدر عاقلی. آیه که نازل نشده که حتما مادر خودم آدم باید بهتر از مادرشوهر باشه. جای ...

ممنون عزیزم. ولی دلم میگیره وقتی یادم میاد اون روز هارو. مخصوصا روزایی که تازه سزارین کرده بودم و بچم توی دستگاه بود. بخاطر حرفهای مادرم که عذابم میداد اون زودتر بدنیا اومد و من خیلی خیلی اذیت شدم

ممنون عزیزم. ولی دلم میگیره وقتی یادم میاد اون روز هارو. مخصوصا روزایی که تازه سزارین کرده بودم و بچ ...

بالاخره که چی؟ یه عمر میخوای خودتو واسه چیزی ناراحت کنی که گذشته؟؟؟؟ روی یه کاغذ بنویس همه رو بعدم پاره کن بریز دور و از ذهنت حذفش کن. از زندگیت لذت ببر و دیدت به آینده باشه.

و من، بار دیگر، وقتی آسمان صدایم کرد، برای خدا دست تکان دادم!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز