شوهرم خیلی دروݝ میگ جلو خودم ب همه دروغای جورواجور میگ منم مجبور ب دروغگویی میکنه بگم دروغ نمیگم میگ اره تو نمیگی بعدشم ک چ دعوایی راه میفته کار ب جاهای باریک میکشه خسته شدم بعضی وختا حرف راستشم باور نمیکنم بس ک خالی بنده ی جور عادت شده براش تقریبا همه هم فهمیدن خالی بنده خوانواده هامون 😧منم دروغ میگم ولی در این حد ک روزمرم بشه