صبح داشتم میرفتم باشگاه بغل باشگاهمون شیرینی فروشیه رفتم واسه دخترم شیرینی بگیرم دیدم مرده خیلی هیکلیه و درشته معلوم بود ورزشکاره یهو وقتی داشتم حساب میکردم گفتم باشگاه بغلیتون مال شماست مرده یکم مکث کرد گفت بله منم قرمز شدم اومدم بیرون از صبح وقتی یادم میفته دوس دارم خودمو بزنم گریه کنم یگو به تو چه اخه هر چی تو ذهنم میاد و به زبونم میارم الان با خودش چی فکر میکنه خدایاااا 😭😭😭😭