دل میمیره حتی مقاوم هم باشی
کنار نیومدم افسرده شدم دکتر رفتم دارو داد می گذره دیگه چه میشه کرد
دلم‌میگیره میرم نماز میخونم یا یه صفحه قران یا خودمو مشغول رنگام میکنم چون رشتم گرافیکه یا کتاب میخونم که توی کتاب خوندن باید تمرکز داشته باشی که یکم سخته هی فکرت مشغول میشه و میبینی سه چهار بار یه خطو خوندی هیچی نفهمیدی... در کل خودمو مشغول میکنم و میزنم به اون راه خودمو
به اینکه سرطان میگیرم مینیدم.کلا به مرگ که فک میکنم اروم میشم.یه لحظه همه چیز برام بی ارزش میشه
حسرت وافسوس ...کاش میشد زمان بر میگشت عقب
کناراومدن با غم خیلی سخته غم بزرگی ندارم اما همین یدونه غمی ک دارم هروزداره اشکمودرمیاره خیلی ضعیفم هرکارمیکنم سرگرم شم و یادم بره نمیشه برای ارامشم دعاکنید.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
