نه به هیچ وج .بخاطر خانواده اش و یه مشکل دیگه
ازدواج نمیکردم باهاش
نگید حسودم ولی حسرت میخورم اونا ک میگن با عشق زندگی میکنن و بارم همسرشونو انتخاب میکنن
من دلم میخواد جرات داشتم بگم نه ،ولی فکر کنم چون وابسته ام نمیتونم بگم نه😔
منم همسرمو انتخاب میکردم با اینکه خونوادش اصلا عروس براشون مهم نیست اما فقط سالی ده یا پونزده روز میبینمشون
اره خیلی راضیم خداروشکر همیشه بازم عشقمو انتخاب میکردم😍
من که آسایش ندارم :/
هی میان جلو شوهرم از دوست دختر دوران مجردیش تعریف میکنن
یا تو این فصل که هوا گرمه
جرات اینو ندارم در و پنجره رو باز کنم
یهو میبینی مامانش یا باباش تو حیاطن :/
اصلا نمیگن خب شاید عروسمون لخت باشه
بخواد راحت تو خونش بگرده یا چیزی😐😐😐
کسای که ناراضی هستین از قبل نصبت به شوهرتون شناخت داشتین؟
نه اصلا انتخابش نمیکنم.. از لحاظ اخلاقی و ادب و شخصیت بی نظیره، یه سری مشکلات دیگه باهاش دارم.
بابا شوهرمن قسم خورد قبل من یه بار رفته خواستگاری اونم معرفیش کردنش بهش رفتن ببیننش تازه بعد دیدیش نپسندیدش تمام .بعد مادرشوهرم در اومد گفت یه بار شوهرت از اون دختره خبری چیزی نداره ؟ازش خبر نمیگیره که چیکار میکنه؟قیافه من😯😯😯
قیافه مادرسوهرم😏😏
درمورد دروپنجره هم ازمنم همینطور بودن خونمون جفت هم بود بعد باباشو مامانش شیر میکرد میومد به دادوبیداد کردن که چرا درخونتونو میبندید باید بزارید باز باشه که ما ایفون نزنیم هروقت دلمون خواست بیایم منم گفتم درو گذاشتن که حریم خونه حفظ بشه بعدشم من جوونم شاید بخوام توخونم راحت باشم دیگه اعصاب برام نزاشته بودن تا خداراسکر از اونجا رفتیم یه شهر دیگه یعنی زندگی میکنم الان
کسای که ناراضی هستین از قبل نصبت به شوهرتون شناخت داشتین؟
