ازفهمیدگی زیاد شاید آرزوی مرگ دارم اون دنیا روبیشتر دوست دارم بخدا نزدیکترم اون دنیا
چندروز پیش داشتم توبهشت زهرا تومراسم شوهرعمه ام به کفنش نگاه میکردم اومدم خونه گفتم راحت شد
سرطان داشت۷۲ساله بود
این دنیا لذت خاصی برام نداشته که بخوام بمونم وادامه بدم
دوست دارم ببینم اون دنیاچه خبره اونجا ارواح باهم خوبند کتک وفحش وغیبت وبی ادبی نیست حتما
نمیدونم شاید بگی هذیون میگم اما سالهاست این دنیارودوست ندارم کی پسرم بزرگ میشه زنش بدم وبرم پیش خدا
باتمام گناهام دوست دارم برم دیگه
روحم تحمل این دنیا رونداره اطرافیانم ادم های درستی نیستند بیشترشون