سلام صبحتون قشنگ.خانوما من دختری تقریبا۱۷ ساله ام با خانواده ام به شدتتتتت مشکل دارم.آیا ازدواج راه خوبیه برا فرار از این مشکلات؟ خسته شدم دیگه .هر روز دعوا و سرکوفت دخترای دیگه و نیش و کنایه از گذشته .گاهی با خودم فکر میکنم شااید ازدواج راه خوبی باشه تا رها شم از این زندگی مسخره با آدمهایی با طرز فکر بسته و خیال های پوچ.
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
چی شده ۱۷ سال .من تا ۱۷ سالگی تمیدونستم دخترم یا پسر
مشکلات خانوادگی و بحت و جدل هرروزه _حمایت نکردن خونواده و اینکه فقطط به فکر دهن مردمی ان ک هیچ وقت بسته نمیشه_فقر پدر مادر_سرکوفت دخترای دیگه_نذاشتن عشقم بیاد خواستگاریم با اینکه هیچی کم نداشت.فرصتش پیش اومد برم خارج حتی تا اقامت اما اونا نذاشتن چون به شدت مذهبین و از فرهنگ غربی بدشون میاد. تحمیل کردن عقایدشون به زور .کتک خوردم جوری ک کارت به بیمارستان بکشه.اینا چیزاییه که به سن ربطی نداره دوست عزیز
بله چون شما الان بخاطر شرایط بد خانواده این تصمیم رو گرفتین و مطمئن باشید چند سال دیگه پشیمون ...
اخه درس خوندن و پیشرفت برا من تو این خانواده دیگه معنایی نداره .خودشون جلو رشد و پیشرفتمو گرفتن میتونستم برم بهترین مدارس کانادا درس بخونم اونا نذاشتن .راجع به درس هم برا کنکور پول کتاب تست و مشاور نمیدن بهم. با این عقاید پوسیده شون اگر هم یونی قبول شم نمیذارن برم
مشکلات خانوادگی و بحت و جدل هرروزه _حمایت نکردن خونواده و اینکه فقطط به فکر دهن مردمی ان ...
بله درسته ولی ازدواج راه درستی برای فرار از مشکلات نیست.خیلی ها الان تو همین نی نی سایت مشکل شمارو داشتن .ازدواج کردن .و پشیمونن که چرا اینکارو کردن.سرچ کنید تاپیکاش هست.کمکتون میکنه