ببین عزیرم من نتونستم بفهمم چرا یه مادر باید بچه اشو تشویق کنه که خیانت کنه، شاید موافق ازدواج با شما نبوده، که موافقت یا عدم موافقت اون دیگه مهم نیس،مهم اینه که شما الان دیگه باهم زنو شوهرید. شاید مادرشوهر تو،از تو یه پبش زمینه فکری داره، که باعث شده هی شوهرتو تحریک کنه، این باعث شده که تورو قضاوت کنه، تو باید بهش نشون بدی که قضاوتش درموردت غلطه، اینکه بهش سلام نکنی یا باهاش خدافظی نکنی فقط به مساله دامن میزنی.
بهت حق میدم که ناراحتی بابت اون دوتا تیکه ای که قرار بوده بدند ولی ندادن، طرفینی که این قرار مدارا رو میذارند بزرگتراند، از اول به خانواده ات باید بگی ناراحتیشونو بابت بدقولی اونا ابراز کنند. بهتر میبود جایی ثبت میکردید که اونا این قولو دادند تا نتونند زیرش بزنند.
اما دوتا راه داری، راه اول اینکه هی بشینی خودخوری کنی واسه خاطر ماشین لباسشویی و تی وی،هر وقت مادرشوهرتو میبینی سلام نکنی،نگاه ها رو رو خودت سنگین کنی و باعث بشی بقیه روت حساس بشند هی پیغوم پس پیغوم بفرستند و توهم هی غصه بخوری پیر بشی!
راه دوم اینهکه بگی خوب نمیدند، حرص خوردن منم ماشبنو تلوزیون بهم نمیده جز اینکه خودمو پیر میکنم، با مادرشوهرتم معمولی رفتار کن،نمیگم گرم بگیر چون حق داری دلخور باشی،بهش سلام کن خدافظی کن،خونشم میری اگه تو اشپزخونه اس بهش بگو کمک نمیخواید؟! فقط درهمین حد! مطمئن باش اخلاق وصبوریتو ببینند از زیر سنگم شده برات جور میکنند.نکردندم فدای سرت.
به شوهرتم بگو فدای سرت عزیزم، من بدون ماشینو تی وی میتونم زندگی کنم یه شیش ماهی، بعدا میخری.
فکر نکنم اینقدر پررو باشه بگه نه تو باید بیاری.
اینم بهت بگم منو شوهرم سال اول زندگی مشترکمون نه تی وی داشتیم نه ماشین لباسشویی، چون یه شهر خیلی دور افتادیم ومیدونستیم که موقتا اینجاییم و زندگی دانشجویی داشتیم،هیچاتفاقیم نیفتاد.