امروز دوستم ی رژ بهم داد گفت موندگاریش عالیه رنگش هم خوبه خودم خریدم دیدم خوبه گفتم برا تو هم بخرم من هم عصری خواستم بیام سر کار زدم اونم بدون تست کردن از بس ذوق این چیزا رو دارم
ضد آفتابم هم تموم شده بود گفتم زینک اکساید بزنم میگن خوبه
تو مسیر دیدم هر کی میبیندم روحش شاد میشه با خودم گفتم چ جیگری شدم من
خلاصه اومدم تو مغازه خودمو تو آینه نگاه کردم گفتم یاااااا خدااااا
ی لحظه فکر کردم جن دیدم برگشتم عقب هر چی بسم الله گفتم غیب نشد ک نشد دقیق تر نگاه کردم دیدم خااااک ب سرم خودم بودم ک
هیچی دیگه خدا برا کسی نخواد حالا دیگه نمیدونم چطور از جلو در و همساده رد شم برم خونه