ای خواهر من الان رفتم تو هفت ماه... دریغ از یک وعده غذایی نه خواهر نه مادر و نه مادرشوهرم... خواهر شوهرم که حتی زنگم نزده.. تازه من سرکارم میرم...
فقط مادرشوهرمم که دوست داره بیاد بشینه اینجا ارد بده. اوایل بارداریم یه هفته اومدن فقط به زور شوهرم یه وعده غذا درست کرد اونم از عمد انقدر بدمزه درست کرد که هیچکی نتونست بخوره بعد گفت من قلق مواد تو دستم نبوده... منم گفتم دیگه حق ندارن بیان تا وقتی من باردارم