2777
2789

یا یه خواب عجیب از که بعدا اتفاق بیوفته من خودم چند سال پیش شب بیست و سوم رمضون داشتم تسبیح سوره قدر و می خوندم که خوابم برد دیدم یه جایی هستم شبیهه بیابون پر ادم بود که روی زمین دراز کشیده بودن انگار بدنشون از سیمان پوشیده شده بود و یه جورایی توی هم می لولیدن و با ناله م استغفرالله می گفتن چنان بوی بد وحشتناکی هم داشتن که من با عجله می خواستم از اونجا دور شم اما نمی تونستم اما توی خواب همش از خدا می خواستم دیگه هیچ وقت منو به اونجا برنگردونه تا هیچ وقت دیگه اونا رو نبینم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من خواب پیامبرها رو دیدم.

 راه و رسم مردن را در مجال زندگانی دنیا نیاموخته ایم. چه گرانبهاست در نظر پروردگار، مرگ پاکان؛ همچنان که چیزهای کمیاب گرانبها هستند. به شما راست میگویم، به راستی من در این جهان به امتیازی آمده ام که تا کنون به هیچ بشری داده نشده حتی به...  ،زیرا خدای ما انسان را نیافرید که در جهان او را باقی بگذارد بلکه او را آفریده است تا در بهشت بگذاردش. 🍀 jesus christ.  به نام قدرت مطلق، نيروى برتر، نيرويى كه قدرتت از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب گسترده شده. Angel 

یبار سال سوم دبیرستان بودم معلم دینیمون ی سری دعاهارو میگف اگه هرشب بخونین خواب هر امامی رو که دوس دارین رو میبینین.من یادمه انجام دادم و همون شب اول خواب امام جواد رو دیدم ولی الان هرچی فک میکنم چهره ای یادم نیس فقط یادمه یه مجلسی بود که ایشون سخنرانی میکردن اونجا منم داخل مجلس نشسته بودم و حرفهایی که میزدن هم اصلا یادم نیس

با کیفیت ترین کاغذدیواری ، پوستر ، پارکت ، سقف کشسان و... با قیمت مناسب.                                    ایدی تلگرام : Miss_fathali
من دیدم خیلیم دیدم ولی بازگونمیکنم،،چون مهرکذاب میزنن❤️

عزیزم بگو هر کس خواس باور کنه هر کس نخواست نکنه البته منم دیدم خواب حضرت رسول و خیلی خواب جالبی بود 

ی بار دخترم مریض بود  دکترم بردیمش ولی  اروم نشد همش گریه میکرد تب شدید هم داشت منم اخرشب ک دخترم خوابید بالاسرش دعا کردم من ب  حصرت عباس خیلی معتقد بودم دعا کردمو گفتم یا ابولفظل دخترمو  بهت سپردم بعد یهو بالا سر دخترم خوابم برد یهو دیدم یکی اومد تو اتاق خیلی خوش هیکلو خوشبو بود اتاق پر از عطر گل شد من ترسیدم یه صدایی بود ک تو خواب همیشه همرام بود بهم گفت از جی میترسی مکه خودت صداش نزدی اومد بالا سر دخترم دست کشید رو پیشونیش بعد ک فهمیدم حصرت عباسه گریه کردم دخترم صب ک بیدارشد دیدم حالش خوب شده بازی میکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز