ببین تیتراژش واقعا قشنگ بود
یه تیکه های امیر و داییش که معتاد بودم خوب بود
ولی بقیشون اعصابمو خورد میکردننننن😅😅 هی مث وحشیا با هم دعوا میکردن همشون زن زلیل بودن ازون عموعهه که زنش خیلی شارلاتان بود متنفر بودم بابا همه با هم قهر بودن 😅 کلا اعصابم خورد میشد