من یه دختر عشایر هستم که بخاطر مدرسه رفتن از اول دبستان ،همراه خواهرم به شهر اومدیم و در خانه پدری تا پایان دبستان درس خواندیم و بعد امتحان شبانه روزی دادیم و راهنمایی و دبیرستان شبانه روزی درس خواندم بعدش دانشگاه تا مقطع دکتری همه رو خوابگاه بودم
همسرم شهری هست
همیشه تو دعواها با داد وبیداد بهم می گه دهاتی،چوپون،بو گندو و می گه تو سر سفره پدرت بزرگ نشدی
این حرفا رو جلو بچه هام بهم می گه خیلی دلم شکسته
الانم باهاش حرف نمی زنم
آیا زندگی نامه من جای طعنه و کنایه داره؟؟؟؟؟