جاریم حامله شد به من نگفت به همه زنگ زده بود و مژده داده بود بعدش من از خواهرشوهرم شنیدم باز گفتم عیب نداره به شوهرم گفتم که زنگ بزنم تبرییک بگم شوهرم گفت وقتی خودشون به ما نگفتن نباید زنگ بزنیم ولی من باز گفتم عیب نداره حالا میگه این حسودی میکنه بچه دار نمیشه و زنگ زدم تبریک گفتم الان چهارماه شده همش بهش زنگ میزنم حالشو میپرسم حتی با خواهر شوهرم رفتم مانتو بخرم یهو خواهرشوهرم گفت که مهسا هم میاد شلوار بارداری بخره به خدا با اون چرخیدیم همش منم مانتو نخذیدم وقت نشد الان سه روز پیش رفته تعیین جنسیت به همه زنگ زده گفته ولی منو آدم حساب نکرده انقدر ناراحتم همسرمم میگه ولش کن ولی خیلی ناراحتم دو شب همش با کابوس و داد و فریاد از خواب میپرم به همه زنگ زده گفته نمیدونم چرا اینکار میکنه بماند چه موزی بازی هایی داره امشب خونه خواهرشوهرم دعوت هستیم نمیدونم چیکار کنم بزنم به بی خیالی یا چی مطیین هستم حرف جنسیت بچه پیش میاد
ول کن بابا مهم نیست امیدوارم خدادامن‌خودت روسبزکنه اصلا به روش نیار عادی باش دیگه به همسرت هم چیزی نگو اصلا
شاید نمی خواد ناراحت بشی این طوری میکنه
اهمیت نده
عزیزم اصلا برات مهم نباشه.
جاری اصلا ارزش نداره که بخوای بهش فکر کنی.
اونجا هم که رفتی خیلی عادی رفتار کن اصلا هم نمیخواد خودتو ناراحت نشون بدی.
خیلی ریلکس باش.
به نظر من شوهرت درست میگه اصلا بهش اهمیت نده
جهندم😂
بهش زنگ نزن دیگه بنظرم توم مثل اون رفتار کن وگرنه ارزشت میاد پیایین پیشش فکر میکنه خبریه همش زنگ بزنی بهش
عزیزم شاید میگه دل تو نشکنه یا غصه نخوری مثبت اندیش باش
منم جاریم تا پنج ماه نگفت بهم. از همسایه ها فهمیدم. منم تا حدود سه ماه نگفتم بهش. رفتیم باهم بیرون ولی نگفتم بهش. انقدر فشار بهش اومده بود که نگو
شاید نخواسته ناراحت بشی.خجالت کشیده بگه
حالا اگه زنگ میزد میگفت بهت که بدتر بود،فکر میکردی زنگ زده پز بده و تورو بچزونه
انقدر حساس نباش
هرکسی هم که یکم واسه جاریش احترام قائل باشه این کارو میکنه
خودتو عشقه، بیخیال بقیه، تووظیفه خودتو انجام بده تبریک بگوو تمام
بچش چی بود حالا؟؟
