دوسه ساعت پیش پاشدم آشغالارو جمع کردم ببرم بزارم بیرون پسرم یه بسته چی پف داشت که خیلی وقت بود گوشه یخجال مونده بود نمیخورد داخل پاکتش بود ولی باز بود...پیچیدم اونم گذاشتم داخل پلاستیک اشغالا بعد رفتم پلاستیک سطل دسشویی و حموم رو هم در اوردم گذاشتم توو همون پلاستیک گره زدم بردم گذاشتم روبه رو خونه زیر درخت چند لحظه پیش دیدم بارون میزنه رفتم جلو پنجره دیدم یه اقایی کیسه دستشه داشت پلاستیک اشغالی که من گذاشتمو باز میکنه! پاکت پفیلارو برداشت باز کرد دید گذاشت توو پلاستیکش رفت!!😢😢😓😓
اصلا فکر نمیکردم کسی باشه از آشغالا دنبال خوردنی باشه اخه چرا خدایا😭😭خیلی ناراحت شدم😔😔