2777
2789
عنوان

آخرین شب تو خونه پدری

| مشاهده متن کامل بحث + 1980 بازدید | 51 پست

شوهرم با پدر مادرش اومدن دنبالم من و خانواده که شاد و شنگول بودیم انگار نه انگار وای مادرشوهرم به وسعت صورت اشک میریخت .😅😅

میگفت وقتی عروس میبینم داره از خونه باباش میره دلم میگیره.

کلا   و اخر اینکه اونا بیدارموندنو توخوابیدی

اون که یه دور همیِ ساده ست و برای ما عادیه☺

از عروسیم خاطره خوشی ندارم و یک هفته بعدش جدا شدم😕

این قسمتش بیشتر به رمان میخوره

این کارما رو هم از فضای مجازی یاد گرفتید، وگرنه قبلا میگفتید حضرت عباس زد به کمرش     

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

وای من شب اخر عروسیمونو خداروشکر نرفتییم خونه مامانم اینا برای خیر دعا والا دیوونه میشدم تو همون تال ...

خیر دعا؟؟ نشنیده بودم...ینی چی؟؟

من به عنوان یک مجرد نظر میدم و نظرمم کاملا شخصیه. مجبور نیستید افکارتونو به کسی که نظرش مثل شما نیست تحمیل کنید. آدما قدرت تشخیص دارن

خونه ما انگار عزا بود

بابام یه ور گریه داداشمم بدتر از بابام

مامانمو خالم همدیگه بغل کرده بودن و بلند بلند گریه

زنداییم تو اتاقم گریه میکرد

داییم تنها یه گوشه گریه میکرد

دختر خالمو دختر داییمم که همسن هستن هم بلند بلند گریه میکردن

خودمم که کلا از بس کریه کرده بودن رو به غش بودم

منم عقدم هنوز به اون مرحله شب اخر نرسیدم تا ی چندماه دیگه ..تازه من خیلی سختتره شرایطم چون میرم ی شهردیگه که 9ساعت راهه . تازه من ی 10روز حداقل قبلش باید برم   

تیکر عروسیمه

من يك خاطره رو هيچ وقت يادم نميره اون شب اخر كه هيچي فقط لباسمو عوض كردم وخابيدم  ولي بعد عروسي كه خاستن پاگشامون  كنن ابجيم خيلي كوچيك بود خبلي ناراحت بود داش تنگ بود اوردنش خونمون منو ببينه  اومد بعد باشوهرم وابجيم خواستيم بريم خونه بابام اينها فكر كنم تازه ميخواست ابجيم مدرسه بره خلاصه كوچيك بود  ابجيم گفت ابجي ميخوايم كجا بريم من گفتم ابجي بريم ديگه خونه  خودمون 

شكل من اون موقع 😁😁☺️☺️

شكل ابجيم 😳😳😳🤔🤔🤔

بعدش اون به اون كوچيكيش گفت ابجي اين جا ديگه خونه شماست بايد بگي خونه بابام 

بعد قيافه من😓😓

خدایابابت همه چیز شکر
خیر دعا؟؟ نشنیده بودم...ینی چی؟؟

ینی پدربزرگام میان میگن انشاالله خوشبخت بشی 7تاپسر داشته باشی 2تادختر به ترکی میگن بابا مامانمم میان میگن انشاالله کنارهم خوشبخت زندگی کنید😉

میشه برای سلامتی دخترم صلوات بفرستی❤
وای عزیزم ....تو دوران نامزدی متوجه این اخلاقش نشدی؟

شدم ولی دقیقا بعد ازدواج مشکل هزار برابر جدی تر شد

این کارما رو هم از فضای مجازی یاد گرفتید، وگرنه قبلا میگفتید حضرت عباس زد به کمرش     
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792