یه بار یه پسره چند ساله پیش به ما چند نفر که هممون دختر بودیم یه چیزی گفت یادم نیست چیگفت .متن بیست سال بودم .منم با کیفم همچین کوبیدم به کمرش فرار کرد پشت سرشم نگاه نکرد تا اونجاببم که صدام در میومد اربده کشیدم نمیدونم کدوم سوراخ رفت با دوستان بود .بعد دوباره خودمو متشخص کردم به راهمون ادامه دادیم هیچی به هم نگفتیم رسیدیم خونه هر کدومموم یه طرف افتادیم شکمامون گرفتیم اینقد خندیدیم بعد تو کیفمو نگاه کردن دیدم یه شارژر توش بوده از اون شارژر قدیمی بزرگ سنگینا .خدا منو ببخش.
جنتلمن باشید بابا آخه بی اجازه؟
[QUOTE=90453745]نه نمیگم بایدماچش کنندولی می دونم اون اقا پسره چرا نیومده یه خانم محجبه را ماچ کنه؟ پس حتما نوع پوش
ربطی نداره من خالم چادریه تو بازار ی پسری سینشو گرفت در رفت
جنتلمن باشید بابا آخه بی اجازه؟
اخی خانمه گناه داشته
هیچی به پسره نگف
اره عزیزم وقتی که یه خانم حق داره لخت وپتی بیاد بیرون یه نفر هم اون حق را به خودش میده که نبایدکاری که بکنه انجام بده.
این ربطی به یه خم کوچه نداره عزیزم شما طلا وجواهراتت را هم به شدت کنترل می کنی ومی پوشنی وراحت تویه نایلون تو خیابون دست نمی گیری پس ارزش ما از طلا هم بایدپایین تر باشه که خودمون را از حرامیان حفظ نکنیم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
