همسرم ادم معتقدی بود باهم مسجد میرفتیم تو خونه باهم نماز می خوندیم سر خیلی چیزا مقید بود.الان که همه دارن به اسم دین همه کاری می کنن کلا برگشته اوایل کاهلی می کرد برا نماز الان دیگه میگه قبول ندارم.بماند که اعتقادش ضعیف بوده یا نه قضاوت نکنید فقط بهم راهکار بدید برگرده.
میگه برام دلیل بیار اصلا واقعا خدا گفته یا مثل چیزای دیگه یه عده از خودشون در اوردن
شما هیچ کاری نمیتونی بکنی
این شخصی هست
فکر نکنم کاری بتونی بکنی خودش باید بخواد
از قرآن براش بخون.که خدا فرموده نماز رابخوانید برای یاد من
زورکی که نیست
سلام خیلیا مثل شوهرشما همه چی کنار گذاشتن خجالت آوره اگه بگم خودمم یه زمانی اینجوری شدم ولی یه مشکل جدی برام پیش اومد ودوباره رجوع کردم به قرآن ونمازخوندن مشکلم حل شد
دین یه چیز شخصیه چه بسا ممکنه خودت هم روزی اعتقاداتت تغییر کنخ
خیلیا را میشناسم که مثل همسر شما قبلا اعتقاد داشتن الان ندارن
کاری نمی تونی بکنی.
انشالله یجا یجوری میشه ک خودش میره سمته نماز دوباره ...
هیچ کسی این حق رو نداره کسی رو وادار به کاری کنه
منم مشكل شما رو دارم ولي هر چي ميگذره بدتر ميشه و تلاشا و تشويقاي من محسوس و نامحسوس جواب نداد متاسفانه
مثل جهادی ها میخوای به زور بفرستیش بهشت؟ بهش مواد منفجره وصل کن تو خواب بعد منفجرش کن اونوقت کمتر گناه میکنه و میره بهشت
منم دوس دارم شوهرم مثل بابام وداداشم وشوهرخواهرام روزه بگيره وقتي اطرافيام ميپرسن شوهرت روزس ميگيم نه خجالت ميکشم ،چ راهي هست دلشوبه روزه گرفتن گرم کنم ،نمازميخونه ولي لحظه اخر
