بیشتر مردایی که من اطرافم دیدم همینجور بودن بعداز فوت همسرشون تا یکسال عزاداری کردن ولی به محض اینکه سال تموم شد رفتن زن گرفتن
یکیش نامادری خودم بابام یکسال بعداز فوت مادرم ازدواج کرد من تا دوسال همش فکر میکردم نامادریم یه خانوم حاضراماده خور هس چون همش به خودم میگفتم مامان این که همسر اولِ بابا بود این زندگیو اماده کرد وبا دادو ندارِ بابا ساخت واین زندگیو مدیریت کردحالا که مامان فوت کرده این خانومِ جدید اومده سر یه زندگی که حاضرواماده شده بود میبینی تورو خدا زن اول همه چیو حاضرواماده میکنه وتحویلِ زن دوم میده