ای وطن ، ای دل مرا ماوا ای وطن ، ای تن مرا مسکن
ای سرزمین که پناهگاهی برای دلم هستی ای سرزمین که آشیانه ی تن من هستی
ای وطن ، ای تو نور و ما همه چشم ای وطن ، ای تو جان و ما همه تن ...
ای سرزمین تو مثل نوری برای چشمان ما ای سرزمین تو وجود و هستی مایی
نکته ای گویمت که گر شنوی شاد ، منی به جان و زنده به تن
نکته ای به تو میگویم که اگر بشنوی برای همیشه شاد و سلامت میمانی
آدمی را چو هفت مهر به دل نبُوَد کم شمار از اهریمن :
اگر انسانی هفت مِهر را در دل نداشته باشد از دشمن و اهریمن « شیطان» کمتر است
مهر ناموس و زندگانی و دین عزّت و خاندان و مال و وطن
مهر ناموس و زندگی و دین سرافرازی و خاندان و ثروت و سرزمین
و آن که حبّ وطن نداشت به دل مرده زان خوب تر به باور من
و اگر کسی سرزمین خود را دوست نداشته باشد آن شخص به نظر من مُرده است