میگم خدا پنج دقیقه ش بزار بابامو باز ببینم. بعدم میگم یه نی نی بهم بده
میگم خیلی دوسش دارم ممنون که تو زندگی جاهای خیلی حساس به موقع خودشو بهم اثبات کردو کنارم بود مرسی
خدایا دلم خیلی گرفته
خدایا بهم رحم ون
دلم پره
حسرت داره نابورم میکنه
حسرت یه شکم براومده حسرت حس کردن تکون بچه حسرت در آغوش کشیدن بچه حسرت ...
خدا خودت میدونی امروز چ زجری کشیدم چ جسمی چه روحی دارم درد میکشم
خدا تو از حالم با خبری
ب دادم برس
اون سری بهت گفتم دیگه نمیکشم یه کاری کردی ک دیگه جرات نمیکنم اینو بگم
فقط میگم بهم رحم کن خواسته زیادی ندارم خدا التماس میکنم امتحان بسه
من میگم خدایا دوست دارم ی عکسی از مادرم ببینم
فقط ی عکس
وقتی من کوچیک بودم فوت شدند
روح همه مادرای اسیر خاک شاد
میگم سلام چطوری بعد میگم بهت خوش میگذره هرچی بلا سر من اوردی ادم قتیه گیر دادی به من 😐😐😐😐
فکر نکنم بهش چیزی بگم اگه بشه بغلش کرد میرم تو بغلش و اندازه تمام زندگیم گریه میکنم شایدم بینش گفتم بذار پیشت بمونم.....
قربونت برم صبر داشته باش مادر منم تو همین بیماری از غصه ناراحتی قلبی واعصاب هم گرفته و فشار خونم که داشت از موقعی که دنبال درمانش هستیم چون ادمایی رو دیدم که تازه ازدواج کرده بودن و دیگه نمیتونستن به خاطر بیماریشون بچه دار بشن یا با بچه کوچیک میومدن برای شیمی درمانیو دکتر جوابشون کرده بود بازم خدارو شکر میکنم که مادرم حداقل وقت داشت که بچه هاشو بزرگ کنه
میگم کاش همه رو به یه اندازه خوشبخت میکردی که هیچ کس حسرت زندگی بقیه رو نخوره. بعدشم میگم حداقل حکمت فلان کارو برام روشن کن همین دیگه فکر کنم ده دقیقه شد
میگفتم من ک اخرتمو ندارم حداقل دنیا رو بهم بده بسه دیگه بی پولی خسته شدم
فقط یه کلمه بهش میگم ##چرا#؟؟؟؟
