سلام ب همه دوستای گلم...
گفتم شب یکی مونده به اخرماه شعبانو یکم بخندیم
بیاین از سوتیا و لوس بازیای دوران عقدتون ک الان یادش میوفتین خندتون میگیره و حتی از سوتیای +18 جلو مامان باباهاتون بگین!!
تو اتاق خواب بودیم مادر شوهر اومد تو.
کیا گرفتن چی گفتم؟؟
نامزد بودیم هنوز عقد نکرده بودیم
شوهرم دراز کشیده بود رو مبل پتو روش بود
من پتو رو برداشتم شکمش معلوم بود اباسش رفته بود بالا حساس بودم دوست نداشتم حتی مامانش جایی از بدنشو ببینه ی جیغ بنفش کشیدم
مامانش فک کرد من واسه چیز دگ جیغ کشیدم سرشو انداخت پایین خندید
ولی من اصن جای دگشو ندیدم انقد حساس بووودم والا بوخودا
من اگه بخوام بگم باید خیلی باز حرف بزنم😐
ی بار داشتم اب میخوردم پرید تو‌گلوم
گفتم اب پرید تو گلوم
دیدم مادرشوهرم زیر چشمی ب حالت خنده نگام میکنه
شوهرمم با خنده زل زده تو چشمام
گفتم چیه خنده دارع چیز خنده داری گفتم؟؟؟
شوهرم اروم در گوشم گفت گفتی اب ر ی د تو گلوم
حالا منو بگو سرخ و سفید شده بودم دوس داشتم زمین دهن باز کنه برممم توش
اینم دوران نامزدی قبل از عقد بود
نامزد بودیم....داشتیم تو شهر دور میزدیم گفت تنوع داشه باشیم تو ماشین یه حرکت بزنیم... رفتیم تو یه روستا تو یه کوچه تنگ ماشینو بردیم ته کوچه
داشم اورال انجام میدادم سرمو اوردم بالا دیدم یه پیرمرد داره از شیشه نگامون میکنه😐
هیچی دیگ مرده روشو برگردوند رفت منو شوهرمم فلنگو بستیم رفتیم
(شانس اوردیم ب جای حساسش نرسیدیم)
بعد من هی مسخرش میکردم که خاک تو سرت بی عفت شدی اقاعه جای شخصیتو دید😀
اونم میگف تو بی آبروم کردی😐
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
0 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
