2777
2789

اتفاقا و سوتی های خنده دار تو مراسمای عزاداری 

چون معمولا ادم میمونه چی بگه و میخواد دلداری هم بده دیگه گاها تبدیل به سوتی میشه 


مادر همسایمون یکسال اخر عمرشونو سختیه زیاد کشیدن چندتا عمل و مدام بیمارستان همسایمون گاهی درددل میکرد و یکبار گفت دیگه طاقت درد کشیدنشو ندارم 

ایشون بالاخره فوت شدن من رفتم پایین برای عرز تسلیت تا منو دید گریش بیشتر شدمنم گفتم عزیزم خدا رحمت کنه راحت شدن دوباره گریه کرد دوباره گفتم این اخریا واقعا سخت بود راحت شدن دوباره گریه کرد دوباره گفتم گریه نکنید الان راحت شدن که دیگه یه نگاهی کرد به منو گفت بالاخره مامانم بوده هاا


وای من اب شدمممممممممم

بعدش فکر کردم چه پافشاری روی این قضیه داشتم چراااا اخه 

الانم که یادش میوفتم اب میشم اخه هی میگفتم نمیدونم چم شده بود 

نه دامی است نه زنجیر همه بسته چراییم؟؟؟؟؟

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

آخخخ منم زن عموم فوت شده بود مامانم اومد دلداری بده ب دختر عموم گفت یکم بگذره یادت میره واااای دختر عموم بدتر گریش شدید شد تو گریش گفت من هیچوقت مامانمو یادم نمیرههع بعدش ب مامانم گفتم آخه این چ وضع دلداری دادن بود بیواره مامانم خوذشم پشیمون شده بوداااا

عجب بیهوده تکراریست دنیااا
جدای از این اتفاقی که برای شما افتاده، واقعأ برای تسلیت گفتن جمله » راحت شد « مناسب نیست انگار مرحوم ...

مثل اون جوکه میگه اگه مردم کسی گفت راحت شد چنان با سینی حلوا بزید تو سرش اونمدبیاد پیشم راحت شه خخخخ

عجب بیهوده تکراریست دنیااا
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز