به نظر میرسه خانواده اش شما کیس مورد نظرشون نیستین.
وقتی همسرم اومد خواستگاری من دوتا خواهر با یه داداش بزرگتر از خودم داشتم بابام که اصلا راضی نمیشد ولی بالاخره بعد یکماه رضایت داد. اونم بابای من که خیلی سخت گیر بود.وگرنه پسر که اصلا مهم نیست کوچیک باشه یا بزرگ
ببین به نظرم میاد خیلی با سیاست هستن این بهونه رو ساختن که شما خودت خسته شی وگرنه دلیل موجه ایی نیست مخصوصا که میگی خانوادش اصلا به فکر زن دادن اولی هم نیستن
به نظرم این عشق عاشقی ها رو بریز بره زندگی این چیزا نیست به قران زندگی احترام متقابله عزت گذاشتن به دیگریه ، شغل خوب و فرهنگ متناسب با همه عشق و عاشقی به یک سال نرسیده زیر یه سقف تموم میشه
من اگه جای شما بودم و‌خواستگار خوب داشتن با نامزدم اتمام حجت میکردم و نهایتا به خواستگارم جواب مثبت میدادم
زن دنبال حمایت و دلگرمیه این خانواده با این مدل رفتار خون به دلت میکنن
دیگه هر جور صلاح میدونی ...بنظرم اینا که میگن اول پسر بزرگترم بهانه هست فقط شاید پسره تا ده سال دیگه زن نگرفت تقصیر تو جیه شما چند سالته بعدا اگه سن شما و اون آقا بالا بر ممکنه رو بچه دار شدنت تاثیر بزاره.این که میگی نامزدی عقد کردین یا صیغه این یا نامزد همینجوری
فکر میکردم این فضولی تو زندگیا مخصوص شهر ماست ولی انگار همه گیره زندگیتو به خاطر حرف مردم بهم نزن یه کمم از طرف خانوادت خانواده نامزدتو تحت فشار بزار که تکلیفتو معلوم کنن اگه براش ارزش داشته باشی یه حرکتی میکنن
باید یکاری کنی ازدواج کنه
شما هم خواستگارات رو راه بده و بسنج
صبر کن
