استارتر من دوقلو باردار بودم و خونریزی تو هفته های اول داشتم...بعد از اینکه خونریزی به خیر گذشت مامانم منو برد خونشون مشهد....از دوماهگی تا هشت ماهگی که زایمان کردم خونه ی مامان اینا بودم .
وضعیتم حساس بود و استراحت بودم و تو شهرستان خودمون دکتر خوب و سونوگرافی خوب نبود.
همسرم هم آخر هفته ها میومد پیشم..دوباره صبح شنبه برمیگشت شهرستان که بره سر کارش.
دائما باهم در ارتباط بودیم، ولی خب دلم براش تنگ میشد..فقط بخاطر دوقلوهام و سلامتی شون تحمل کردم که شکرخدا بسلامت بدنیا اومدن.
بعد از تولدشون دوماه خونه ی مامانینا بودم چون دوتاشونو نمیتونستم نگه دارم و باید میبردمشون دکتر و چکاپ و ...چون1/5 ماه زودتر بدنیا اومده بودن...بعدش با مامانینا برگشتیم شهرمون و یکماه نگه داشتم مامانمو که کمکم کنه.
از 4ماهگی دیگه من و همسرم دوتایی بچه داری میکردیم.
خداروشکر سختی ها هم گذشت و یکماه دیگه دوسالشون میشه