منو شوهرم اختلاف زیادی داشتیم سره رفیق بازیاشو خیانتاش چندماهه نسبت بهم بی تفاوتیم نه زنگ میزنیم نه حرف میزنیم صبح میره دوسه نصفه شب میاد یه پسره دوساله دارم همیشه با پسرم تنهاییم ولی حس میکنم یه روز خسته میشم از این زندگی شرایطه طلاق هم ندارم کسی هست مثل من
شوهر من خیلی مرد خوبیه ولی چون اختلاف سنیمون خیلی زیاده من هیچوقت نتونستم ب چشم شوهر ببینمش. برا همین همیشه حس میکنم دختر مجردم. میخوام جدا شم اگه راضی بشه
خواهرم مثل شماست با اين تفاوت که شوهرش صبح تا شب يا سرکار يا پيش مادرشه ،ميگه روزي پنج دقيقه باهم حرف نميژنيم ، اونم بخاطر بچه هاش داره زندگي ميکنه شوهرش خسيسه دست بزن داره بداخلاق بچه ننه اس همه اش بحرف مادرشه
نه میره رفیق بازی زن بازی چندشب پیش داداشم با یه زنی دیده بودش
خوب عزیزم وقتی تو خونه خبری نیست معلومه که میره دنبال زنای دیگه
دختر قشنگم پسر پهلونم مامان عاشقانه دوستون داره ای کاش همیشه بچه بودید آخه هرچی بزرگتر بشین فاصله ما از هم بیشتر میشه من خستگی الان به جون میخرم فقط این روزا زود تموم نشن همیشه برقرار باشین منتظر یه نی نی باشین به زودی 😍💋
شوهر من خیلی مرد خوبیه ولی چون اختلاف سنیمون خیلی زیاده من هیچوقت نتونستم ب چشم شوهر ببینمش. برا همی ...
وا خوب از اول چرا ازدواج کردی
دختر قشنگم پسر پهلونم مامان عاشقانه دوستون داره ای کاش همیشه بچه بودید آخه هرچی بزرگتر بشین فاصله ما از هم بیشتر میشه من خستگی الان به جون میخرم فقط این روزا زود تموم نشن همیشه برقرار باشین منتظر یه نی نی باشین به زودی 😍💋