عزیزم شرایط نباشه کجا برم ؟برادرام عین جلاد میمونن .پدر ندارم یه گرون ندارم که بخام تنها زندگی کنم؟تا اسم کار کردن میارم میگه جداشو بعد هرکاری دوست داری بکن .عزیز دلم هیچکس راضی به خودآزاری نیست مگه مجبور به تخملش باشه من اگه یه روز به مرگمم مونده باشه شزایطشو داشته باشم از این زندگی فرار میکنم
چشم
حرفتو گوش میکنم
فعلا که اوضاع جامعه یه جوریه که نمیتونیم ازدواج دایم کنیم
منم دوستم خانوادش اصلا حمایت نکردن ، شرایطشون هم شبیه ایشون بود تقریبا پسره دکتر بود واسه همین خانواده دختر راضی نمیشدن... دختره دید نمیتونه رو خانوادش حساب کنه مهدی‌شون گذاشت اجرا بعد پسره دید نمیتونه بده خیلی زیاده سر یه مبلغی توافق کردن حضانت بچه رو هم گرفت ، الان جدا از خانواده و شوهرش مستقل زندگی میکنه حداقل آرامش اعصاب داره، خانوادش هم کم کم دارن بهتر میشن باهاش بالاخره بچشونه هر چقدر با کارش موافق نباشن
اره راضی کردن خانواده ها خیلی سخته معلومه ولی اگه آدم خودش اراده داشته باشه و پای حرفش وایسته تصمیمش قطعی باشه بقیه ازش حمایت میکنن در نهایت
سختیا و مشکلات طلاق مطمٸنا کمتر از شرایط الان زندگیته ، اگه از نظر مالی میتونی به خودت یا خانواده متکی باشی بهتره ادامه ندی من میتونم بفهمم حال اون بچه ای رو که قراره وقتی بزرگ شد چه روحیه ای داشته باشه . سعی کن مدارکی داشته باشی که نشون بده همسرت صلاحیت نگهداری از بچه رو نداره که بتونی داشته باشیش ، اگه مهریه هم داری بگیر از اون حیوون.
اگه مدرکی مبنی برخیانت ازش داری شکایت کن حق طلاق باتومیشه
حرف حق جواب نداره.
خیانت کرده شوهرت
