چرا اصرار دارید حتما تو بحث ها با خانوما شرکت کنید ؟
اینکه دید خانوما به حضور آقایون عوض بشه چه نفعی برای شما داره؟ چی میشه بعدش ؟
میدونم خانومتونو دوست دارید چرا تو تاپیکا بی ربط و با ربط ازش تعریف میکنید ؟ یعنی بقیه آقایون که هستن و نمیکنن دوست ندارن زناشونو ؟
فکر میکنید اینکه دور از خانومتون تو مهمونی بشینید یعنی خاله زنک نبودن ؟چرا ؟ چه ربطی داره ؟
اصلا این ارزشه که پیش خانومتون نشینید ؟
چرا هیچکس تو اد لیستتون نیست ؟
-همه این سوالها رو باهم جواب میدم.فکر کنم اگه دقت کرده باشین وحتما هم متوجه شدین اینجا هیچکس نتونسته نظر کس دیگه ای رو عوض کنه.نه من شمارو ونه شما منو
اینم جواب تک تک:
اصراری به خانوم بودن نیست اگه آقا هم بودن شرکت میکردم.یه دلیلش اینه که مشکلات خانومها با توجه به شرایط وقوانین بیشتره و پیامد اون تجربیاتشونم بیشتر خیلی از چیزهایی که اینجا میبینم به عنوان تجربه خوب یا بد به همسرم انتقال میدم شاید یه روز به دردش بخوره.
هیچی نمیشه دلم میخواست یه خورده متعادل تر نگاه کنن که اونم انگار زور زدن من یکی به گندهایی که یه عده دیگه دسته جمعی میزنن نمیچربه ومنم دیگه مثل سابق خودمو خسته نمیکنم.
تعریف کردن من دلیلی نیست که مابقی دوستد ارن یا ندارن .من دوست دارم با این شیوه همیشه دلمو نسبت بهش پرمهرومحبت نگهدارمو نزارم زندگیم مثل خیلیایه دیگه دچار یکنواختی بشه(البته این طرزفکرمنه بقیه رو نمیدونم اینم یه راهشه)
اگه شما اصرار دارین به اینکه من به قولتون خاله زنکم پس انکار من بیفایدست.ولی خوب باید ببینین من هیچ مدله نمیتونم بگم چی یعنی آره وچی یعنی نه.همش بستگی به برداشتها داره
تواین مورد چیزی به اسم ارزش یا ضد ارزش مطرح نیست.وقتی اون میره توی جمع خانومها دلیلی نداره من برم وسطشون.(البته این مجازی نیست

)
خوب نیست دیگه چکارکنم؟فکر کنم جالب نباشه من به کسی درخواست بدم.اگه بدم که فورا میگن ....البته نه همه.بسته به طرز فکر ش داره