2777
2789
عنوان

اعتیاد

121 بازدید | 19 پست

سلام دوستان میخواستم موضوعی رو باهاتون در میون بذارم  دارم خفه میشم تقریبا دو ماه پیش تاپیک دادم که شوهرم معتاد بع شیشه و هرویین بود و کلی بهم شک میکرد و اذیتم میکرد ولی هر طور شده فرستادمش بره کمپ تو این راه خیلی اذیت شدم از کمپ که برگشت جسته گریخته کلاسها na و رفت اولش که اومد حدود ۱ هفتع اخلاقش خیلی خوب شده بود همش میگقت حبران میکنم در ضمن به خاطر اعتیادش کارش و از دست داده بود و من از پس انداز براش حتی خرج میکردم که غصه زیاد نخوره باهام مهربون شدا بود قربون صدقه ام میرفت تا اینکه دیدم باز یه جورایی اوایل اخلاقش عوض شده بهو رفت بیرون ۱۰ ساعت تلفنش خاموش اومد خونه بهش گلگی کردم گفت کلاس na بودم ولی مطمین بودم بهم دروغ میگع فرداش دوباره تکرار شد من ابن دفعه جدیتر از قبل جلوش وایساده بودم دید داره بهش فشر میاد تمام مخبتهای من و فراموش کرد و بهم گفت جایی که تو بلشی من نمیتونم تحمل کنم ازت داره متنفر میشم و شر و ور این اواخر باز عرق میکزد دم دمی مزاج شده بود یه بار میگفت عاشقمع فرداش بیتفاوت میشد تابلو بود که به هوای کلاس میرفته دوبارع مصرف میکرده اونم هرویین نمیدونم خیلی ناراحتم من خیلی واسش فداکاری کردم در ضمن ازش ۷ ماهه حامله ام نمیدونستم معتاده و گرنه باردار ننیشدم ۹ ماهه ازدواج کردیم دیگه بریدم نمام روزهای خوبم دازع با ناراحتی و غصه حروم میشه دیگه نمیتونم بهش اندازع سر سوزنی اعتیاد کنم خرجی خونه دستش دادم و کفتم گار که نیست این و بکشونیم تا اخر برج بی محابا معلوم نیست کحا برا موادش خرج کرده عین خیالش هم نیست ما خرجی نداریم دوبارع داره برام همه چی تداعی میشع از حس دوست داشتنم داره سو استفاده میکنه مامانم بهم میگه پا رو دلت بذار یه بار جدی ترکش کن بذار به خودش بیاد بره اساسی درمون کنه اگه خانواده اش براش مهمه اون خیالش راحته تو ترکش نمیکنی این کارها رو میکنه ولی اگه جدی ترکش کنی درمون میکنه و بهش بگو تا خوب نشدی من پیشت نمیمونم به نظرتون چکار کنم خیلی داغونم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یه واقعیت تلخ میگم ناراحت نشیا  یه هرویینی محاله ترک کنه خودت و بچه ت رو از دستش نجات بده .&n ...

به نظرتون یعنی منم دیگه به اخر خط رسیدم مامان هم هنین و میگه برادرش هم بهم میگه که ترکش کن چون داغونت میکنه میگه مگه خرجیتو میده یا واست چکار میکنه که موندی

مادر درست میگن

فامیل من ۲۰ سال ای شرایط تورو داشت خیلیییی بدتر از تو اخرم با سه تا بچه طلاق گرفت 

اگر دوستشی ترکش کن با شرط اینکه کامل خوب شه با خونوادش هماهنگ باش 

خدا کمکت کنه ضمنا خودتم مشاور برو 

به نظرتون یعنی منم دیگه به اخر خط رسیدم مامان هم هنین و میگه برادرش هم بهم میگه که ترکش کن چون داغون ...

خیلی سخته ولی باید بپذیری ، بودن خانم هایی که عین شما هی صبوری کردن و بخاطر بچه سوختن و ساختن ولی از یه جایی به بعد کم آوردن و گفتن ای کاش همون اوایل جدا شده بودم. بچه ت بزرگ بشه از داشتن چنین پدری جلوی هم سن و سال هاش خجالت میکشه. البته نمیگم شوهرت آدم بدیه در واقع اون بیماره، یه بیمار که امید به شفاش خیلی کمه چون بعد یه مدت دوباره میره سمت مواد ، یه هرویینی بخشی از مغزش تعطیل میشه و زندگی رو به کام شما تلخ میکنه. 

سرم همیشه بالاست، چون بالای سرم خداست  

مادر درست میگن فامیل من ۲۰ سال ای شرایط تورو داشت خیلیییی بدتر از تو اخرم با سه تا بچه طلاق گرفت&nb ...

با پدش هماهنگم همیسه در جریان میذلرم وضعیتم ‌و اونا هم از دستش خسته شدن باورتون میشه مادرش ازش گذشته بهش نه زنگ می زنه نه حالش و میپرسع همه زندگیش از منع خونه مال منه همه چیش اینم از وضعشه

خیلی سخته ولی باید بپذیری ، بودن خانم هایی که عین شما هی صبوری کردن و بخاطر بچه سوختن و ساختن ولی از ...

دقیقا درسته همینطوره که شما میگید بعصی وقتها فکر میکنم اصلن مغز نداره نمیتونه درست تصمیم بگیرع یا حرف بزنه در مورد مسایل 

اگه واقعا دوست داری ترک کنه و باهاش زندگی کنی اصلا ترکش نکن چون مطمئن میشه نیستی و همیشه بیرون میمون ...

اخع من خیلی کمکش کردم و بهم همش دروغ گفته من اصلن این مدت باش زندگی ارومی ندلشتم ابروم و همه جا بردع تمام طلاهام و دزدید قبل رفتنش کمپ رفت اومد گفت جبران میکنم ولی داره باز استفاده میکنه میترسم باز به اون روزها برگردم باز ابروم و ببره باز دست کجی کنه بهش دیگه اعتماد ندارم چرا دوسش دارم اونم از دوست داشتنم داره تغذیع میکنه ولی همش به خودم میگم دوست داشتن کافیع اخه این مرد دیگع نه تکیه گاهه واست نه قابل اعتماد 

با پدش هماهنگم همیسه در جریان میذلرم وضعیتم ‌و اونا هم از دستش خسته شدن باورتون میشه مادرش ازش گذشته ...

فامیل منم همین بود 

از خودگذشتگی کرد تا پای جان 

آ۷رشم کم آورد ولی دیر بود دیگه تو ۴۰ سالگی جدا شد با این که خیلی عاشقش بود 

اون میدونست ترکش نمیکنه خانمه 

هی دنبال مواد بود دوباره

بی پولی 

دربدری

همش کمپ

کتک کاری

شکاکککک در حد زیاد

توهم

ولی هربار دوباره سراغش میرفت

احتمال خوب شدنشون هست ولی درصورتی که حتی بعد از ترک و اوجدن از کمپ بازم پدام برن سر بزنن اونجا حای شده یکاری تو اونجا براش جور شه مشاور شه هرچی چون دیدم اینو افرتدی که خیلی غرق بودن خودشون کنپ زدن و کار میکنن و خوب شدن در تماس با این موضوع ترکند و دنبالش کمتر میرن موفق باشی عزیزم

اخع من خیلی کمکش کردم و بهم همش دروغ گفته من اصلن این مدت باش زندگی ارومی ندلشتم ابروم و همه جا بردع ...

پس با این اوصاف باید جدا بشی،مگر اینکه خدا معجزه ای سره راهت قرار بده.میتونی بری خونه مامانت ولی از دور هواشو داشته باشی؟؟؟


فامیل منم همین بود  از خودگذشتگی کرد تا پای جان  آ۷رشم کم آورد ولی دیر بود دیگه تو ۴۰ سا ...

مرسی عزیزم اتفاقا با پدرش که برا بردن کمپ هماهنگ کردم قرار بود چند دوره نگهش دارن و همینطور که شما میگید تو کمپ براش کاری دست و پا کنن ولی بعد ۲۰ روز انقدر غربتی بازی مثل این‌که دراورده و کتک کاری کرده تو کمپ که بیرونش کردن و اومد مستقیم خونه پیش من که اوایلش واقعن خوب بود ولی الان باز همون اش و همون کاسه اینم در حد تیم ملی شک میکرد و ازارم میداد ولی الان باز عم داره شکاک میشع

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز