2777
2789
عنوان

ای کاش بی تفاوت نبودیم!

| مشاهده متن کامل بحث + 2948 بازدید | 60 پست
سگ در حق من دعا کرد


یکی از علمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم آیت الله سید محمد باقر شفتی رشتی معروف به حجت الاسلام شفتی است که از مجتهدین برازنده و پرهیزکار بود او به سال 1175 هـ .ق در جزیره طارم گیلان دیده به جهان گشود و به سال 1260 در سن 85 سالگی در اصفهان ازدنیا رفت و مرقد شریفش در کنار مسجد سید اصفهان، معروف و مزار علاقمندان است.

وی در مورد نتیجه ترحم و فراز و نشیب زندگی خود، حکایتی شیرین دارد که در اینجا می‌آوریم:
حجت الاسلام شفتی در ایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری فقیر بود که غالباً لباس او از زیادی وصله به رنگ‌های مختلف جلوه می‌کرد، گاهی از شدت گرسنگی و ضعف، غش می‌کرد، ولی فقر خود را کتمان می‌نمود و به کسی نمی‌گفت.



روزی در مدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می‌کردند وجه مختصری از این ناحیه به او رسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، در مسیر راه ناگاه در کنار کوچه‌ای چشمش به سگی افتاد که بچه‌های او به روی سینه او افتاده و شیر می‌خورند، ولی از سگ بیش از مشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت.


حجت الاسلام به خود خطاب کرده و گفت: اگر از روی انصاف داوری کنی،‌ این سگ برای خوردن جگر، از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه‌هایش گرسنه‌اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت.


خود حجت الاسلام شفتی نقل می‌کند: وقتی که پاره‌های جگر را نزد سگ انداختم گوئی او را طوری یافتم که سر به طرف آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او در حق من دعا می‌کند از این جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خود شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد و پیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت از او بگیر و مصرف کن.


من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که از سود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی به دستم آمد و با آن حدود هزار دکان و کاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلّمان بنا کردند، به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن در هر سال نهصد خروار برنج می‌شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می‌خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بود که من به آن سگ گرسنه نمودم، و او را بر خودم ترجیح دادم.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز