2777
2789
عنوان

دختردارا ی لحظه بیاین

| مشاهده متن کامل بحث + 614 بازدید | 71 پست
ببین عزیزم حرف عره و عوره و شمسی کوره رو ول کن شما عاااقل باش  من در جریان این حرفا هستم به ما ...

خودم برام مهم نیس پسرودخترش ،اززندگیمم راضیم.همینجوری آروم.ولی شایدشوهرم مث من فکرنکنه.و پسربخواد😒

زندگی جاریست😁شایدم مادرشوهره😜😂

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حالا جاریم چی میگه درمیاد میگه فلانی پسر نداشت مریض شد رفت بیمارستان کسی نبود همراهش من گفتم عزیزم الان حرف اول پول میزنه فلانی پولاش خرج نکرده وگرنه اتاق خصوصی با پرستار میگرفت😊

تو را  من چشم در راه دارم
خوووووش بحالت،خدا حفظشون کنه براتون خدایااااااااااااااا منم دوقلو می‌خوام😢😢😢😢😢

عزیزم،الهی مثل من دوقلودارشی اونم دوتادخترکه خدادرهای رحمتش روبه روت بازکرده

حالا جاریم چی میگه درمیاد میگه فلانی پسر نداشت مریض شد رفت بیمارستان کسی نبود همراهش من گفتم عزیزم ا ...

چندسال پیش مادرم مریض شدومن آوردمش خونه خودم و ازش نگهداری کردم باکمال افتخار

بعدازیکسال برادرم به زورمادرم روبردپیش خودش شهرستان والبته نیتش این بودکه من استراحت کنم ولی خداشاهده اصلاراضی نبودم

برادرم کم آورد وبدون اطلاع من مادرم روگذاشت خانه سالمندان نزدیک یکماه هرچی میخواستم باتلفن صحبت کنم میگفت مامان حمومه،یامامان خوابه،تااینکه شک کردم وبه خانه های سالمندان شهرشون زنگ میزدم تاببینم قلبم درست گفته یانه،

و وقتی مسوول یکی ازخانه های سالمندان گوشی رودادمامانم درحال سکته بودم تماااام بدنم میلرزید لال شده بودم

سرتونودردنیارم شبونه باهواپیمارفتم شهرستان وبعد از کش و قوس هاوالتماس و تهدیدهای بسیار دوباره موفق شدم مامان قشنگم رو بیارم پیش خودم

الان دیگه پیشمون نیست ولی یادش هرروز با منه، تاحالاخیللللی دعام کرده حتی توی اون دنیا مطمئن هستم دعوام میکنه واین دلموقرص میکنه

حالااستارترعزیز قضاوت دختروپسر ی باخودت

چندسال پیش مادرم مریض شدومن آوردمش خونه خودم و ازش نگهداری کردم باکمال افتخار بعدازیکسال برادرم به ...

بله من مامانم تاحالا چندین بار مریض شده دوسه شب بیمارستان خوابیده شوهرم بچه یکسالم نگه میداشت تا من چند شب برم بمونم بیمارستان حالا مامانم که دیده پسراش کاری براش نمیکنند همش به من میگه فقط دختر بیار😅

تو را  من چشم در راه دارم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792