من یه بار به دخترم تب کرده بود.مادر شوهرم هزار تا حرف زد که نمیدونم حموم بردیش اینجوری شده.مغازه بردیش،غذای کمکی دادی،سوپ دادی،سرماخورده فلان شده.هزار تا دلیل الکی آورد.منم هیچی نگفتم.هی گفتم نه اینجوری نبوده اونجوری نبوده.اومدم به دخترم پوره سیب زمینی بدم.خیلی خوشحال شد دخترم.گفت عهههههه.گشنه ش بوده.چرا بهش غذا نمیدی؟شیر نداری و سیر نمیشه و فلااااان.منم برگشتم بهش گفتم غذا میدم میگی نده.مریض شده.نمیدم میگی چرا نمیدی؟دیگه من چیکار کنم؟همونجا برگشته میگه اینقد زبون داره.چجوری حرف میزنه.توخونه خودم.حالا آخر سر معلوم شد واسه دندونش سه روز بود تب کرده بود😒خیلی پیرزن مزخرفیه.