2777
2789

شب اولم یجوری به جون هم افتاده بودیم که فقط میخندیدیم😂 نشسته بودیم رو تخت من میگفتم اععع سعید اون سوراخ دیوارو میبینی ؟شبیه توعه بعدم هار هار میخندیدیم .آخرم با همون لباس عروس و کت شلوار خوابمون برد 😂عروسی تاریخی بود کلا

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

اره الان یاداوری میکنه میگه مامانتو میخواستی چیکار براش سوال شده منم خودم نمیدونم چرا صداش میکردم 😂 ...

اگه اون قدیما بود مادرشوهرو صدا میکردی قشنگ تق درو باز میکرد چون پشت در بود

روز تقدم انقدددددد هول بدم قبل این که عاقد بخونه بله رو بللللند بلندااااااا گفتم همه انقد خندیدن ... ...

😅دختر دایی من از بس استرس داشت یادش رفت اجازه بگیده فقط گفت بله ...داییمم بلند گعت منم برگ چغندرم اینجا

روز تقدم انقدددددد هول بدم قبل این که عاقد بخونه بله رو بللللند بلندااااااا گفتم همه انقد خندیدن ... ...

وای نگو یادم ننداز اخ اخ وای منم بار اول بله رو گفتم 😂😂😂😂😂😳😳😳😳😳

😅دختر دایی من از بس استرس داشت یادش رفت اجازه بگیده فقط گفت بله ...داییمم بلند گعت منم برگ چغندرم ا ...

منم فقط گفتم بله ...انقدم بلند گفتم ...داداشام انقد خندیدن .... بعدشم که حلقه رو انداختم دست راستش ...دستم نمی‌رفت به زووور میخواستم بچپونم تو انگشتش ...خلاصه وضعیتی بودا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز