2777
2789
عنوان

به نظرتون حقمه ناراحت بشم یا نه

806 بازدید | 50 پست

من هفته پیش یک روز بعد از سال تحویل با شوهرم اومدیم شمال . شوهرم سه روز موند پیشم بعد بخاطر اینکه بره سرکار اومد تهران بعد گفت بمون هفته دیگه باز میام گفتم باشه . حالا خواهرش قزوین زندگی میکنه امروز همه را ناهار دعوت کرده به شوهرمم اصرار که پاشو بیا من به شوهرم گفتم درست نیست بدون من بری بری ناراحت میشم اصلا خواهرش بدون شوهرش هیچ جا نمیره حالا اصرار که پاشو بیا . حالا من به شوهرم گفتم نرو داد زد که مگه سگ بستی خیلی بی ادب منم گفتم هر جا دوست داری برو بعد هم با ناراحتی قطع کردیم .

بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت. امیرم عزیزترینم عشق جاودانی من دلم بینهایت برات تنگ شده زود به زود بیا به خوابم دوستت دارم برادر نازنینم خیلی جات خالیه..

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

نه دیگه حق ندارین ناراحت بشین

اگه می خواست پارتی و خوش گذرونی بره حق با شما بود

ولی دیگه خونه خونه خواهرش این حرفا چیه میزنید.

اینکه دوست داشتنیم تقصیر من نیست خوش شانسیه توئه 😎 یک جذاب مغرور آزاد،  از اونا که تیپهای سنگین و خاصی میزنن 👔ادکلن خاص،سوار ماشین مشکیشون میشن و ساعت 1 شب به بعد تنها تو خیابونا رانندگی میکنن 🚗 در حالی که یه آهنگ خاصو 100 بار گوش میکنن، همونایی که تنها کافه و رستوران میرن... شبا تنهایی قدم می زنن، از دورکه نگاشون میکنی ابروهاشون گره خورده تو هم... همش فکر میکنن، ولی وقتی نزدیک میری و باهاشون صحبت میکنی با نگاه و آرامش خاصی باهات حرف میزنن ! ازاونا که بهترین آدما برا درد و دلن، همونایی که راجبه همه چیز اطلاعات دارن و نگفته می‌فهمن، از اون جذابایی که خیلی سخت اعتماد میکنن ! اگه بهشون دروغ بگی ، سعی نمیکنن ثابت کنن و مچ بگیرن، بلکه...یه لبخند کوچیک با چشای خمار میزنن و آروم پا میشن و میرن...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز