من یه دونه دخترم و یه برادر دارم ک همیشه در مغازه اشه
شش ساله ازدواج کردم خدا رو شکر زندگی خوبی دارم ولی گاهی خیلی احساس تنهایی میکنم هیچکس و ندارم حرفامو بهش بزنم مادرم اصلا همدم و راز دار خوبی نیست
دلم میگیره از این تنهایی
فقط یه دوست صمیمی دارم ک اونم تا هفدهم هجدهم نمیبینمش و حرف نمی زنیم زیاد
کسی هست این طوری باشه؟
چی کار میکنید شما