گف الان عیدم رفتیم تبریز باز عصبی میشی خونه عموت اینا(پدر شوهرم)بازم میخوای ابرومو ببری
عصبانی شی
اخه من سه سال ازدواج کردم تا حالا هرسه سالو عید رفتیم تبریز خونه پدرشوهرم
بعد پارسال انقد کار ریختن سر شوهرم که هیچ جا نرفتیم
اونم کارای خانواده شو انجام داد. منم ناراحت میشم
خیلی میگم خب پسر اوناس بمنم تعهد داره
من ناراحتیمو اصلا نگفتم ولی خب هرچقدم نگم باز معلومه
امسالم دقیقا مث پارساله فقط میریم خونشون وبچه داداشش اویزون شوهرمه منم میشینم رو پایان نامه ام کارمیکنم حداقل توتعطیلات کار مفید کنم
الان یچی شذ عصبی شدم که اخرشم حق بامن بود
بعد برگشته بهم میگه تو همش بلدی عصبی شی بری تو قیافه بازم عید شد؟
گفتم چه ربطی داره منم حق دارم دلم مسافرت میخواد
نه که برم بشینم خونه داداشت
حالا با همسرمم کلی حرف و قرار مدار میذاریم باز اونجا انقد سرش کار میریزن نمیریم اینحا میگه باشه میریم فلان جا
خونشونم میگه کارا تموم شه بریم که تموم نمیشه ونمیریم
ینی واقعا بیدلیل عصبی میشم