من با پدرم رفتار دوستانه تری در پیش میگرفتم همیشه باهاش مثل غریبه ها رفتار میکردم و ازش بدم میومد ولی وقتی مظلومانه و تنها فوت کرد و درست قبل مرگش به من زنگ زد تا باهام حرف بزنه اما من جوابشو ندادم از خودم و رفتارام حالم بهم خورد هر کاری بگن میکنم فقط یکبار دیگه پدرمو ببینم